2777
2789

تا اومدم هدف آرزوی داشته باشم همش به مشکل میخورم یا راهم عوض میشه دیگه خسته شدم واقعا اونی که بدبخت به دنیا اومده  تا اخرشم بدبخت میمیره 

🧚‍♂️🧚‍♂️آدم فقیر مرگ بر آن واجب می‌شود مانند من  🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️

منم اینجوریم تا حدی دارم مسیر و پیدا میکنم 

فرمول خاصی نداره فقط ی حرکت بزن با خودت خلوت کن فکر کن 

قبل هر چیزی، من از ادم چسب متنفرم فاصلتون و حفظ کنید فرقی هم نداره چ جنسیتی دارین⚡️من صبح كه از خواب پا مى شم دلم مى خواد كسى نباشه باهام حرف بزنه، مى خوام از خونه كه میرم بيرون، كسى منتظر نباشه تا برگردم؛ دل كسى تنگ نشه واسم؛ كسى منو نخواد؛ مى خوام تنها باشم.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ای وای منم تواین وضعیت بد هستم همه درها به روم بسته شده اصلا نمیدونم چه هدفی برای خودم انتخاب کنم 

مطمئن باش که مهرت نرودازدل من                                 مگرآن روز که درخاک شود منزل من

بیکاری و بی هدف بودن خیلی بهتر از اینه یه کسی بیاد وارد زندگیتون بشه بعد بهتون خیانت کنه بعدش که دعوا کنید بگه خوب کردم که خیانت کردم 

دعا کنید هیچوقت طعمشو نچشید چون کلا یه ادم دیگه میشین

 بهم بگین چطور فراموش کنم بیخیال بشم برام کمرنگ شه عمر و جوونیم رفت😭💔

شما هرچی میگیو ناخواسته ذهنت قبول میکنه اینا همش تلقین هست هر کسی را بهر کاری ساختند تلاشتو بکن تو هوشت از کی کمتره فقط تنبلی میکنی حیفه جوونیت از موقعیتت درست استفاده کن بعدا حسرت این روزا رو میخوری که چرا تلاش نکردم 

دیدم که میگم

نمی‌دونم ب این مرحله ای ک من رسیدم چی میگن ولی دیگع ب ی جایی رسیدم ک از هرچی ک قبلاً خوشم میو مد الان دیگع نمیخامش  چ لباس چ لوازم خانگی چ لوازم آرایش  و....

نمی‌دونم چ مرگم شده انگار هیچی دیگه خوشحالم نمیکنه و برام بی ارزش شدن همه چی و مهم نیست برام

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

شما هرچی میگیو ناخواسته ذهنت قبول میکنه اینا همش تلقین هست هر کسی را بهر کاری ساختند تلاشتو بکن تو ه ...

مشکل همین تنبلی رو دارم  و نا امیدی رو 😪

🧚‍♂️🧚‍♂️آدم فقیر مرگ بر آن واجب می‌شود مانند من  🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️
نمی‌دونم ب این مرحله ای ک من رسیدم چی میگن ولی دیگع ب ی جایی رسیدم ک از هرچی ک قبلاً خوشم میو مد الا ...

مننم 😭 

🧚‍♂️🧚‍♂️آدم فقیر مرگ بر آن واجب می‌شود مانند من  🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️🧚‍♀️

من ک فکر میکنم خیلیم تو این دنیا بودمو زندگی کردم دیگع خسته شدم و بسه

من از یک شکست عاشقانه می آیم . بگذار همه برای این اعتراف تلخ سرزنشم کنند .شکست نه برای پنهان کردن است نه برای پنهان شدن .می گویند از صبح بنویس . از آفتاب و من چگونه از خورشید بنویسم وقتی تمام وقت . باران پنجره ی چشمانم را شسته است . همه دلشان نقش های مثبت می خواهد و آدم های خوشحال . اما من گمان می کنم این خیلی خوب است ک نمی توانم ادای آدم های خوشبخت را در بیاورم .بی ستاره ام و زرد با طعم معطر پاییز .ک حضورش تنها معجزه ی لحظه های تنهایی من است . قیمت وفا شاید گران تر از آن بود ک بهانه ی دوست داشتنی زندگیم از عهده ی داشتنش بر آید . سقف اعتماد تعمیری ست . مدام چکه می کند .آغوش ترانه ها همچنان از عطر تن او ک باید پر باشد خالی ست .نمی توانم باورش کنم نه رفتنش و نه ماندنش را .مهم نیست تمام سرزنش ها را می پذیرم به بهانه ی تولد حقایق غم انگیزی ک درد را به درد می آورد و آتش را می سوزاند . خلاصه غم سنگینی ست اگر سر نخواستن دلی دعوا باشد . اما همیشه حق با برنده ها نیست . می شود در عین بازنده بودن سر بلند بود و او را از کوچه پس کوچه های دنیا گدایی کرد . قرار بود حقیقت را بگویم سخت ست . بی علاج ست . دانستنش آدم را کم کم می کشد . گریه ی شبانه می آورد . اما همین است خبر کاملا ناگوار و واقعی ست ....اون یکی رو جز من داشت ....سکوت می کنم تا ب خاک سپردن آخرین خاکسترهای آرزوی بر باد رفته ام آبرومندانه باشد . گریه می کنم باشکوه . مثل اقیانوس . بلند مثل اورست . او نمی شنود و نمی داند که ماه . خوشبختی مشترک همه ی بی ستاره هاست . یک سوال کوچک می ماند برای پرسیدن از کسی که بی پاسخ ترین سوال فکر آشفته ی من است .... چی کار کرد این دل سادم .... که از چشم تو افتادم ؟؟؟ ...اینقدر روز و شبامو خونه ی ستاره کردی.... ک ب یادم نمی مونه نامه هامو پاره کردی....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792