خانواده شوهرش رو دعوت کرده بوده، موقع ظرف شستن با شوخی به جاریش میگه نمیخواد زحمت بکشی شوهرم خودش فردا میشوره، جاری هم میره میزاره کف دست مادرشوهر و مادرشوهرم میشینه زیر گوش پسرش و .... نتیجه میشه دعوای شوهر با همسر
خدایا این همه استخوان داشتم چرادلمرا شکستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم خیلی تو فکرشم.دختر خیلی خوبیه.ایشالا که تا حالا مشکلش حل شده باشه و شوهرش از دلش دربیاره.چند نفر ناراحتش کردن من بهش حق میدم ولی خب تعداد کسایی ام که واقعا دلسوزش بقودن تو اون تاپیک بیشتر بود