ولی هیچکس به پشم ریزونی خواهرم نبود
اون دیگه وضعش خیلی خراب بود
حتی میگه یبار ازشون یه چیزی خاستم به حرفم گوش دادن
نمی‌دونم این دل و جزئت و از کجاش آورده ک همچنین کاری کرده 😐😐😐😐😐😐😐😐😐
اسی گوژ پشت هستی؟
بابام بچه بود شب رفته بود تو نزدیک روستاشون یه باغی ی چیزی برداره ببره خونشون
اونور باغ جنا به عروسیشون دعوتش کردن ، تا ی هفته تب کرده بود🤣🤣🤣🤣
یه بارم ی جن دختر از فامیل مادربزرگم تو شیفت سربازیش خواستگاری کرد و هی براش غذا میاورد به جنگل دعوتش میکرد🤣🤣🤣🤣🤣
ساعت
انگار یک نفر درونم هست که غیر از خودمه ازش سوال میپرسم جواب میده یا شکلک در میاره انگار خودم نیستم نمی‌دونم چیه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
