از بس دیگه برام عادی شده بود.همیشه فقط یه مرد قد بلند میدیدم.گاهی نصف شب بیدار میشدم میدیدم بالا سرم در حال خندس.یه بار آب توی لیوان رو برداشت پاشید تو صورتم هر هر خندید
شروع کردم جیغ زدن
خانوادم اومدن گفتن دستت خورده صورتت خیس شده
هیچوقت باور نکردن و همیشه دعوام کردن