سلام عزیزای دل حدود6سالی میشه ک از همسر سابقم خداروشکر بی بچه جدا شدم با اینکه پسر عموم بود در این6سال حتی یکبارم ندیدمش اوایل ک هنوز عده نگذشته بود انقدرر اذیتم کرده بودن ک هروقت خابم میبرد کابوس اینارو میدیدم و همش تو خواب حس میکردم برگشتم و انقد گریه میکردم ک از خاب بیدار میشدم و مثل دیوونه ها خودمو ب در و دیوار میکوبیدم. و خونواده مخصوصا مادرم خیلی ناراحت میشدن و یک سال این کابوس ها ادامه داشت تا اینکه ب اصرار پدرم ب روانشناس مراجعه کردم کابوس ها کمتر و کتر شد و ب کل از بین رفت حالا بعد 5سال دوباره کابوس ها ولی با شدت کمتری شروع شده ببا اینکه دیگه هییچ حسی بهش ندارم و ابدا بهش فکر هم نمیکنم نزدیک یکسالی میشه ولی با این تفاوت ک اینبار خودم میفهمم ک. دارم خواب میبینم و سعی میکنم بیدار شم گاهی موفق میشم و گاهی صدای ناله هامو مامانم میشنوه و بیدارم میکنه امکان مراجعه مجدد ب تراپیستمو ندارم چون مهاجرت کردن اگه تجربه مشابه در خودتون و اطرافیانتون دیدین ممنون میشم کمک کنید ببخشید زیاد شد
دوستت دارم خدای قشنگم برای حاجت رواییم صلوات بفرس خوشگلم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.