شوهر هرررربار سر یکی از نناسبا مث تولد و اینا تر زد ب اعصاب من
هربار میگف جشنونمیخاد بگیری
کیک نگیریا
کادو نگیری میندازم سطل اشغال
کادوتو ببر پس بده من نمیخام و ازاین چرتو پرتا
فردا خبرمرگمممممممم تولدمه
اومدم منم تلافی کنم ولی واقعیت روهم گفتن
سرنهار بهش گفتم کیک نگیری براشب کادوهم نمیخاد
چیزی لازم ندارم کیکم ک تونمیخوری منم رژیمم
گف براجی الان داری تلافی میکنی؟
گفتم ن ولی واقعا دیگ ذوقی برای این مراسما ندارم
بعد گف من کیک گرفتم خب
گفتم براجی گرفتی گفته بودم ک نمیخاد
هیجییییی نگف چارتا قاشق غذا خورد پاشد رف اتاق بخابه
من تلافی کردم ودی بازم این منمممممممم ک دارم میمیرم از حررررررص
چقد خریممممم ما زنااااااااا
فرداخبر مرگم امتحان دارم تمرکز ندارمبخونمممم