2777
2789

از بس فکر میکنم از بس خودخوری میکنم دیگه روانی برام نمونده خواهرشوهرم زن داداشمه بعد یجوری داداشم ت مشتشه ک نگم همش خرید می‌کنه می‌ره مسافرت همش لباس و طلا میگیره ب مادر خواهرش پول میده لباس و کفش طلا میده بهشون داداشم هرچی درمیاره میده ب این..اینم واسه خودش وخانوادش خرج می‌کنه واصلا نمی‌ذاره داداشم بیاد خونه ما اگ هم بیاد چسبیده بهش بعد شوهر من ک داداششه ی عوضی ب تمام معناست

هم شوهرم هم داداشم ت مشتشونن خانواده ماهم خیلییی ساده ان جدیدا کلا دست کشیدن از این موضوع فقط منم دارم عذاب میکشم وخانوادم پذیرفتن خیلی میترسن از زن داداشم ججوازج شوهرم خیلی حساب میبرند ازشون 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ببخشید پس مشخص شما خانوادگی ضعف نشون میدید ،برادرتون پیش زنش ،شما هم پیش شوهرتون

چ ضعفی داداشم ساده اس خیلی مظلومه ی حرف از دهنش نمیتونه بیاد بیرون ولی من اینجوری نیستم خیلی جنگیدم ولی نشد

عزیزم خیلی حسودی .. داداشت اختیار زندگی و پولشو داره و میتونه هر مدلی دوس داره خرج کنه، اونم زنشه پس برای اون خرج نکنه برا کی میخاد خرج کنه!!! اگر شوهر خودت اینکارا رو برای تو میکرد و کسی اعتراض میکرد میگفتین حقمونه اما برعکسش شده حسودی میکنید!! بچسبید ب زندگی خودتون وظاهر زندگی بقیه رو با باطن زندگی خودتون مقایسه نکنید. 

عزیزم خیلی حسودی .. داداشت اختیار زندگی و پولشو داره و میتونه هر مدلی دوس داره خرج کنه، اونم زنشه پس ...

اگه اعتراض نمیکردن منم حسودی نمی‌کردم نصف بدبختی‌های زندگیم بخاطر همین زن داداشم ومادرشه اگ ت زندگیمون دخالت نمیکردن چیزی ولی اصلا نمیذارن داداششون مث شوهر خدش باشه تحت کنترل شونه اینا جادوگرن متاسفانه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز