2777
2789
عنوان

برادرم دختری ک دوسش داشت رو از دست داد

| مشاهده متن کامل بحث + 690 بازدید | 47 پست
پسری که دوسش داشتم یه بار بهم گفت تو نیمتونی بفهمی یه مرد وقتی پول نداره دنیا براش خاکستری میشه و چق ...

همین آتیشم میزنه

این همه سرکوفت زدم،بی غیرتیشو زدم تو صورتش

گفتم جربزه ی عشق نداری،ترسویی،بی لیاقتی،نامردی

ولی خدا میدونه اگه سرمایه داشت،با چ ذوقی الان ما میرفتیم خواستگاری

باورم نمیشه واقعا سر پول آدم از عشقش میگذره؟

مگه نمیگن عاشق خودخواهه،چرا ب خودش فکر نکرد؟

چرا خوشبختی عشقشو تو یه آدم پولدار دید؟

مامانم میخواد واسه نامزدی دختره،دستبندی ک به نیت نشون براش خریده بود ببره بهش بده):

ای خدا

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

میگه دو روز دیگه تفاوتا رو میبینناونا پولدار,من بی پولدختر شاغل،من بیکارخواستگاراش پولدار،من هیچیباخ ...

دختر نظرش چی بود؟

بیا ای دل بگوییم از بهاران🌱بهاران موسم گل فصل باران🌱فراگیرد جهان را شور و غوغا🌱تو گویی باده میجوشد ز مینا🌱بغرد ناگهان ابرسیاهی🌱ببارد بر بساط مرغ و ماهی🌱روانتر آبها درجویباران🌱دوان تر بادها در کوهساران🌱بهاران شاهکار روزگار است🌱کجا مثل بهاران شاهکار است🌱

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فعلا که دختره قبول کرده پس دختره هم همچین عاشق نبوده

چاره ای نداشت

باید میرفت دنبال زندگیش

ان شالله خوشبخت شه

از نظر مادی ک بی نیازه،ان شالله از نظر عاطفی کسی ک میاد تو زندگیش،هزار برابر داداش من باشه):

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

خب تقصیر خودشه دختره هم دلش با داداشته صد درصد دلشو شکوند بخاطر فکرای خودش همیشه ک وضعیت این نمیشه د ...

بمیرم،برای اون دختر،برای داییت

ان شالله خوشبخت بشن هر دو

دلم خونه

دلم میخواد همیچیو بهم بزنم،گوش داداشمو بپیچونم ببرم دم خونه عشقش بگم همه چی تو دنیا پول نیست

پای عشقت بمون،با هم زندگیتونو بسازید

ولی دیره!

نامزدیش دو هفته دیگه است):

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

فعلا که دختره قبول کرده پس دختره هم همچین عاشق نبوده

خب چیکار کنه؟؟ وایسه ببینه اون آقا کی عشقش میکشه بیاد خواستگاری؟؟ مهم اینه که به رابطه‌ی چند ساله اش احترام گذاشته و نرفته بی خبر شوهر کنه.

من اینجا برادر استارتر رو مقصر میدونم.

 کاش میدونستم آخرین‌ غروبه، شهرمون جنگه خیابونا شلوغه، دستت تو دستم می دویدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله...🕊🩶 برای شادی روح خواهران و برادرانم به آسمان با چشمان گریان می خندم. پاینده باد ایرانِ کورش؛ ایرانِ فَریان ✨️

دختر نظرش چی بود؟

دوس داشت داداشمو

خواستگاراشو رد میکرد

این خواستگارش یه سال التماسشو کرد

دیگه باباش باهاش صحبت کرد ک عاقلانه تصمیم بگیره

این نامزدش هم از نظر قیافه از داداشم سرتره،هم اخلاقی

مالی ک دیگه سر نیست,هزار طبقه بالاتره

خدا خوشبختش کنه الهی

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

خب چیکار کنه؟؟ وایسه ببینه اون آقا کی عشقش میکشه بیاد خواستگاری؟؟ مهم اینه که به رابطه‌ی چند ساله اش ...

مقصر اصلی ک داداش خودمه

خودم دلم آروم نمیشه

زندگی داداشم جلو چشمم نابود شد و کاری از دستم برنمیاد):

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

هر آدمی حق داره فقط و فقط جای خودش تصمیم بگیرهداداش شما باید میرفت جلو شرایط خودش رو میگفت، دختر خان ...

کاش این حرفا تو گوشش میرفت

کاش خودخواه بود میرفت خواستگاری عشقش

ترسید

از بی پولی،از اینکه نمیتونه چیزایی ک عشقش میخواد بهش بده):


من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

جای دختر تصمیم نگیره

گرفت

دو هفته دیگه نامزدی دختره اس با مولتی میلیاردر شهرمون

ته دلم میگه دسش درد نکنه بهترین شوهرو گذاشت تو دامن دختر مردم،پولدار،خوشتیپ،تحصیلکرده

ولی دلم واسه خودش میسوزه):

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

گرفتدو هفته دیگه نامزدی دختره اس با مولتی میلیاردر شهرمونته دلم میگه دسش درد نکنه بهترین شوهرو گذاشت ...

تو دیگه دلت نسوزه، خودش این راه را خواست. وقتی به اون دختر توهین می کنه که چون پولدار شدی، خودت را گم می کنی. دیگه تو کاری براش نمی تونی بکنی.

عجب اندر عجب عزیزم. هم از خودت هم از کاربرایی که حرفهات رو خوندن و هیچی بهت نگفتن. تو میخوای به نفع برادرت کار کنی اما متاسفانه داری نابودش میکنی. عزیز من عوض اینکه پشتیبانش باشی بهش بگی داداش حتما قسمت نبوده میزنی توی سرش هی میگی دختر پولدار شاغل دوماد تحصیل کرده مالدار شاغل مولتی میلیاردر. 

اولا نه پول نه شغل نه سمت نه طبقه اجتماعی همه چیز نیستن. ممکنه یک شبه آدم به خاک سیاه بشینه این از این. به هیچی دنیا اعتماد نکن. اصلا چه میدونی اون آدم تا چند سال دیگه زنده باشه و توی این دنیا زندگی کنه حتی

دوما خیلی دیگه داری میزنی توی سر داداشت. 

بهتره بهش بگی ازدواج کرده که کرده. تحفه که نبود. چیزی که زیاده دختر. بالاخره شمام یکی رو میتونی پیدا کنی و با هم خوشبخت بشید. دیگه به گذشته نبینم فکر کنی. تو تلاشتو بکن. منم برات آستین بالا میزنم داداش. خودم پشتت هستم. مطمئن باش خدا یکی بهترشو کنار گذاشته واست

عجیبه واقعا خواهر ندیدم شکل شما تا حالا. زدی نابود کردی روحیه بدبختو. مردا به زبون نمیارن اما عملا دل نازکتر از زنها هستن. نکن این کارو با داداشت. این خواهری نیست در حقش میکنی. از فردا روالت رو عوض کن. 

این خودش کاری نداره ها. شما انقدر بهش گفتی تابو براش درست کردی فردا دستی دستی کاری میکنی که کلا قید زن گرفتنو بزنه و یه عمر توی خاطرات اون آدم خاکستر بشه. اینا رو که بهت گفتم از روی دلسوزی و تجربه بود. زرنگ باش. خواهر باش. اون رفته سرغ زندگیش شما نشستی این بیچاره طفل معصومو میچزونی که کلی هم تلاش کرد و نرسید اونم توی این وضعیت اقتصادی کشور؟؟؟؟

عجب اندر عجب عزیزم. هم از خودت هم از کاربرایی که حرفهات رو خوندن و هیچی بهت نگفتن. تو میخوای به نفع ...

مرسی عزیزم از راهنماییات

ولی بخدا دلم خونِ براش

حیف بود

کل خانواده ی ما رو بذارن رو هم،هیچکدوممون همچین شانسی تو زندگی نداشتیم ک یه نفر باشه ک واسه خودمون بخوادمون

میدونم دوسش داره ک میسوزم

میسوزم از بی اعتماد بنفسیش

از دس دس کردنش

از اینکه خودشو ول کرده،با یه شکست کاری دیگه سمت کار جدید نمیره

دلم جزغاله اس واسه عشقی ک نابود شد

دختر اقوامه و چشم تو چشم

خبرا ک تو خونمون میاد هممون ماتم میگیریم

امشب خاستگاری رسمیشه

ب رسم احترام بابامم دعوت کردن

بخدا دروغ نیست اگه بگم،بابام میخواست بزنه زیر گریه):

ما اون دخترو عروس خونمون میدونستیم

هر چند کم،ولی ذره ذره طلایی ک مامانم برای داداشم خریده ب این نیت بوده ک دست این دختر خانوم کنه

بابام تیکه های بزرگ جهازو با ذوق میخرید با نظر همین دختر

من این همه پست از خواستگاری سیو کردم ب نیت روزی ک بریم خواستگاری این دختر

الهی ک سفید بخت بشه

الهی ک عاقبت بخیر بشه و ببخشه ما رو اگه کوتاهی کردیم

اگه ازمون دلخوره):

دلم داره میترکه واسه عمری ک از داداشم سوخت):

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه):                                                         برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی.                                               ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم):    حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

مرسی عزیزم از راهنماییاتولی بخدا دلم خونِ براشحیف بودکل خانواده ی ما رو بذارن رو هم،هیچکدوممون همچین ...

ببین ولی دقیقا چه شما چه بابا چه مادرتون دقیقا دارین نقش بدی رو ایفا میکنین در حق ایشون. من میدونم ناخواسته ست کارتون. اما تو رو خدا زرنگ باشین دیگه ااینجوری نکنین. با مادر و باباتون هم صحبت کنید لطفا. کلا رویه تون رو عوض کنید انگار نه انگار. وگرنه دور از جون به ضرر برادر خودتون کار میکنید. 

یه خانواده میشناسم دقیقا همین مشکل برای پسرشون پیش اومد خداوکیلی انقدر خواهر زرنگی داره و همچنین مادرش که دو سال نشده دستشو بند کردن به یه زندگی جدید. الانم یه دختر داره و خوشبخته شکر خدا. شما به فکر آینده برادرت باش توی این دنیا. اون دختر اصلا بهشت روی زمینم که زیر پاش باشه دیگه رفته و هیچ کس ارزش برادرت رو نداره. پس بهش روحیه بده و خیلی حمایتش کن. اون الان به کمک شما به زرنگی و ذکاوت شما نیاز داره نه به گریه و قنبرک زدن و دل سوختن و افسوس گذشته خوردن.

مردها وقتی شکست بخورن سخت بلند میشن حالا ببین چهار تا بی روحیه هم دور و برش باشن دیگه چی میشه. رویحرفهای من خوب فکر کن و رویه تونو از فردا عوض کنید. کم کم به فکر باش نامحسوس یه دختر مناسب براش انتخاب کنید و بفرستیدش سر خونه و زندگیش. نهایتا تا دو سه سال نذارید بیشتر بکشه. زندگیشو درست کنید. خواهر زرنگی باش

البته بهش فشار نیارید. یه مدت بذارید بگذره و عادی بشه و عادت کنه اما توی این مدت نباید با ترحم و دلسوزی آشکار و پنهان باهاش رفتار کنید. خیلی عادی و خودش رو هم دونا کن. توی گوشش بخون که به فکر آینده اش باشه اما نه این شکلی که فلانی خوشبخت شد تو بدبخت شدی. فلانی حیف بود. فلانی فلان بود. بگو تو هیچی کم نداریو لیاقتت یه دختر خوبه من پشتتم تا دست اون دختر خوبو یه روزی بذارم توی دامنت اما تو هم قوی باش و دیگه به اون دختره و گذشته فکر نکن. حتی ازش معذرت خواهی کن بابت حرفهایی که توی این مدت ناخواسته بهش زدید یا ترحم هایی که کردید. راستش من این تنها پستی هست توی نی نی سایت که تا این حد متأثرم کرد. دیدم شما در عین خوش قلبی دارید به ضرر برادرتون رفتار میکنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز