هنوز حتی خواستگاری هم نیومده بود،حتی کراشم نبود،هیچی هیچی
من و دوستام تو اردوی مدرسه زنگ زدیم به مامانش
کلی خانوادشون رو مسخره کردیم،احوال شوهرمم پرسیدیم
آخرش هم گفتیم که دوست دخترای فلانی هستیم(شوهرم)
مادرشوهرمم خیلی پایه و سرزنده ایستگاه ما رو میگرفت و هردو طرف میخندیدیم و شاد بودیم😂😂