2777
2789

راستش من ۱۴ ،۱۵ سالم بود که به روش سنتی عقد کردیم و اینکه همسرم رو داییش به بابام معرفی کرد ما اصلا آشناییتی باهم نداشتیم و اینکه داییش دوست صمیمی و ۳۰ ساله بابام بود بابای منم که ساده به حرفای دوستش اعتماد کرد از ۱۱سالگی خاستگار داشتم تا اینکه تو ۱۵ سالگی با یه آدم عیاش و رفیق باز و مشروب خور وخیلی ببخشیداا سگ اخلاق ازدواج کردم تو دوران نامزدیمون هر ماه یکی دوبار رو دعوا داشتیم و با پا در میونی بزرگترا باز دوباره آشتی میکردم و بالاخره پسره برداشت گفت که من خسته شدم و فلان که خیلی داریم دعوا میکنیم هر چه زودتر بریم سر خونه زندگیمونو خانوادم هم بخاطر اینکه زندگیم خراب نشه قبول کردن و اینکه به قول پدر شوهرم بره سر خونه و زندگیش آدم میشه و بازم اعتماد کردن...

تا اینکه بعد دوماه باز دعوا داشتیم سر اینکه چرا تا ۲ شب بیرون میری و من دلتنگت میشم و اینا شبش که گفتم توجه ای نکرد ولی صبش که پاشد بدلیل اینکه سرش بشدت درد میکرد برای دومین بار گرفت کتکم زد و من واقعن وضع خوبی نداشتم و تصمیم گرفتم که بالاخره با خانوادم درمیون بزارم ک یه همچین وضعی دارم و اینکه بگم گوشی و ازم گرفته بود و هر گونه ارتباطی با خانوادم نمیذاشت که داشته باشم و در نهایت بعد چند روز با خانوادم درمیون گذاشتم و بابام گفت دیگه نمیری خونش بعد فرداش همسرم که اومد دنبالم با بابام یه دعوای اساسی تو کوچه داشتن و منم کتک زد لبم خون اومد بابام هم دستش شکست و الان تو راه دادگاه هستیم و ...

و الان با خودم میگم که من چطور اون همه پای اون آدم وایسادم از لحاظ چهره و اندامم واقعن اوکیم بنظرم فقط بخاطر این بود که هم بچه بودم خیلی و هم اینکه دوسش داشتم الان هم بچم ولی در این چند ماه ۱۰ سال بزرگ شدم از بس که تحت فشار بودم

اینکه من درس میخوندم و نمره ام ۲۰ بود رشتم هم تجربی آوردم ولی همسرم نذاشت برم با اینکه تو عقدنامه تا دانشگاه و اذن و اشتغال رو شرط گذاشته بودیم..

الان یازدهم تجربی ام دهم و نصف سال یازدهم رو از بقیه بچه ها عقبم خاستم هم درد و دل کنم هم اینکه بهم لطفا انگیزه بدین واسه ادامه راه... 😇🙂

و اینکه درباره خانواده همسرم هم واقعن به پسرشون می‌رسیدن و واسش کم نزاشتن یه طوری بود که سرعروسی اولم ۶ تا النگو و پلاک و زنجیر دادن اما خب همه اونام دست خودشون بود و فقط عروسیا بهم میدادن و بعدش ازم میگرفتن 😑😕و چون بچه بودم خیلی اهمیت نمیدادم. کلا

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خداروشکر چشات بازشد و این ماجرا ب بچه ختم نشد 

ازاین ب بعد روی خودت و ایندت تمرکز و تاجایی میتونی دوستیم تو زندگیت راه نده یا جریان زندگیتو نگو جایی چون سواستفاده میکنن 

الان فقط و فقط لذت ببر از زندگیت فکر ازدواج دوباره و رابطه و... نباش اصلا 

امیدوارم خدا دستتو بگیره خداروشکر اراده داشتی و تونستی ادامه بدی باز

مهم اینه ب هدفت برسی مهم نیست چندسالگی برسی 

ارزش من رو به جز کسایی که منو دوست دارند کسه دیگه ای درک نمیکنه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792