خیلی ناز و ملیح و آروم بود چادری نبود اما با حجاب بوذ
افتادم دنبالش
دلم میخواد زنداداشم بشه
اولش گفتم ببخشید خانوم آدرس فلان خیابون و میدونی
برام تو گوشیش با مهربونی و محبت، لوکیشن زد
گفت اینجاست
گفتم شمام از این طرف میرید باهم بریم
گفت باشه
تو راه که حدود 5 دقیقه بود باهم حرف زدیم
یه صدای لطیف و آرومی داشت
شغلمون یکی بود برحسب اتفاق جفتمون معلم
گفتم میشه شمارتو بدی
گفت برا چی؟ ☺️
گفتم باهم درمورد شغلمون بحرفیم ازت اطلاعات بگیریم
گفت باشه
اسم و فامیلشم گفت. یه اسم و فامیلی خوش آهنگ مثل خودش
با خوشرویی باهام خدافظی کرد
اومدم خونه حالا بهش پیام دادم
نمیخوام با عجله پیش برم
میخام اول بشناسمش
چی بهش بگم
راستش حرف کم میاریم
کمک کنید
چجوری ارتباطمو باهاش بیشتر کنم
دلم میخاد باهاش برم بیرون اما بهونه دعوت ندارم!