بزرگش میکنه.دختره از بس ناراحت بوده مادرش بخشیدش اصلا نمیاد به خانواده خودش و خواهر برادراش سر بزنه و حتی قلش را هم نمیبینه و از شانسش و بختش با فامیل زنداییه که توی اروپا زندگی میکرده و بچگی اینو دیده بوده عاشق و معشوقی ازدواج میکنه و الان توی دانمارک هتل داره.