همسر فداکار و متعهد فقط پزشکیان
امروز بعد از ۳۰ از مرگ همسر مرحومش نتونست سخنرانی کنه با دیدن عکسش
شوهر منم مذهبیه بعد با عشق سابقش کلیپ و پیام تو اینستا رد و بدل میکردند فهمیدم کای داغون شدم اما چیکار میشه کرد باردارم سومی فقط اول پیش پدر شوهرم و مادر شوهر عوضیم رفتم و بهشون گفتم بعدم بهش گفتم برادر زاده عفریته مادرشوهرمه که طلاق گرفته نکبت نمیدونم باید چیکار کنم فعلا که هم خودم مثل خر تو گل گیر کردم هم اون کلی گریه و زاری و التماس و ووو میکنه چطور ازدلم دراد چطور زندگی کنم خودم شاغلم اما فکر نکنم بتونم تنهایی این سه وروجک رو بزرگ کنم خاک توسرش چقدر شرایطم بده
من ۲۰ ساله که ازدواج کردم واقعا حقم این نیست الان پول نیاز داره هرچقدر میگه بهش نمیدم دلم از این میسوزه که ناخواسته باردار شدم با حال بد ۶ ماه یه روز خوش نداشتم حالا با این وضع و حال باید اینو کجای دلم بزارم دیروز بهش گفتم بارم رو زمین بزارم میرم خودت میدونی بچه هات .چه فایده فقط تهدید تو خالی دلم از این میسوزه آقا آقاش گوش فلک رو کر کرده ریش داره اندازه بز میگه من مرد مورد اعتماد همکارام خاک تو سرش
ببین همه مردا خیانت میکنن حتی اونا که عاشق زن و بچه و زندگیشونن فقط برخی لو نمیرن
منظورت از اینکه صد خودت رو براش گذاشتی چیه؟
بخاطرش کجاها فداکاری کردی؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
