2777
2789
عنوان

پسربچه ای که توی کویر غیب شد

| مشاهده متن کامل بحث + 4536 بازدید | 112 پست

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خدای مننننن

سرویس دخترم چند روز پیشفقط ده دقیقه دیر آورد خونه داشتم دیوونه میشدم موبایلشم در دسترس نبود...تازه رانندش خانومم هست ولی یخخخ شده بودم اون ده دقیقه

چه دلی دارن پدر مادرش

من بابا ندارم، بابام چشاش رو بسته
دو سال پیش شهر ما توی ایام عید بود دو تا خانواده با هم میرن بیرون توی دشت...بچه سوار ماشین عموش میشه ...

توروخداراس میگی؟؟؟چرامردم انقدبی مسئولیتن.آخه بچه روتوجاده چجوری تنهاول کردن

وای چه جوری بچه رو میسپرن دست دیگران اخه  عجب عموی کم عقلی بوده

کم عقل نه کلا بی عقل بوده. طفلی بچه و پدرومادرش 😢😢

اونـی کہ خودم خواسـتم نشـدم...بـعد بیـام بشم اونے کہ تـــــو مےخـوای؟؟؟!!!   هـــــــہ😏 
دو سال پیش شهر ما توی ایام عید بود دو تا خانواده با هم میرن بیرون توی دشت...بچه سوار ماشین عموش میشه ...

این دیگه آخر حماقته...چطور صبر نکرده باباش بیاد...بچه رو تنها ول کرده رفته...عموهه رو باید جرش داد از دوسمت

کاش تو سهم من بودی❤️

فقط کافی بود میموند پیش بچه تا مامان و باباش بیان...یا حداقل یه تماس میگرفت تا بدونن..

فروش صندلی ماشین ببه کانفورت کاملا نوhttps://www.ninisite.com/discussion/topic/2385516/فروش-صندلی-ماشین-کاملا-نو?postId=78770562

چند سال پیشم یه خانواده میرن جنوب تو راه تقریبا نزدیکای یزد که کویره بچه دوساله جیش داشته کنار جاده وایمیستن خانومه در رو باز میکنه فقط بچه رو میگیره بیرون که جیش کنه یه حیوون که میگفتن یه چیزی شبیه مار وسوسمار بوده از تو شن ها میاد بیرون بچه رو از دست زنه میکشهو جلو خودش میخوره بیچاره زنه صدای خورد شدن استخونای بچشو شنیده بوده میگفتن دیوونه شده بستریش کردن 

😍چون تــودارم همه دارم...دگرم هيچ نــبــايــد😍
دو سال پیش شهر ما توی ایام عید بود دو تا خانواده با هم میرن بیرون توی دشت...بچه سوار ماشین عموش میشه ...

این تو بوستان بود تو یکی از جنگلای تهران که پدر مادر فکر می کنن با ماشین عمو اومده و عمو هم فکر می کنه با پدر مادر خودش

آخه قرار بود شب رو با بچه های عمو سر کنه

صبح هم پدر که میره سراغش می فهمن تو جنگل مونده و بقیش همون که شما گفتین

من بابا ندارم، بابام چشاش رو بسته
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز