شوهر من خوبی و بديش اصلا معلوم نمیکنه از اول زندگیمون یعنی میگردونه میچرخونه خرج میکنه یهو دیدی سر یه چیز کوچیک همه چیو خراب کرد...اومدیم سفر مامانم هم همراهمونه واسه بار اول تو این یازده سال،اول اینکه تو سفر متوجه شدم چقدر با گوشیش پنهونی چت میکنه تا من میرم گوشی رو قایم میکنه،حالا من چیزی نگفتم چون نه مدرک دارم اثبات کنم نه دلم میخواد سفر رو خراب کنم تو این مدت هر بار این عصبی شد من سعی کردم آروم برخورد کنم ولی دیشب ی بحث ساده کردیم اصلا بحث نبود بخدا فقط گفتم مگه من نگفتم دو پرس سفارش بده چرا یکی دادی از فلان چیز...یهو قاطی کرد جلو مامانم گف زر نزن به من
مامانم ک کنارمون نبود گفتم بهش چ طرز برخورده آخه!گفت حوصله رو ندارم آدم کسی رو بیاره سفر ک قدر بدونه نه تو رو خرج میکنم تهشم اینطوری،حس کردم چون با کسی در ارتباطه بنظرم این مدلی گفت دوست داشته اون کنارش باشه جا من
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.