تو این ی سال نامزدی رابطم با خانوادش کلا بهم خورد یعنی اصلا دیگه اونجا نمیرم..چون همش سر لباس پوشیدن باهاشون بحث داشتم اونا خیلی راحتن تو مراسما ولی من نمیدونم چرا ولی اذیتمه جلو مردا لخت باشم واسه همین کلا پیراهنام با حجابه ..بهش گفتم بین منو خانوادت یکی و انتخاب کن منو انتخاب کرد ولی خیلی اذیتم میکنه
من کاری ب کارشون نداشتم نهایت احترامم میذاشتم بهشون ولی اونا تو جمع تحقیرم میکردن مثلا تو عروسی پسرداییش جلو فامیلاشون به حالت تیکه بهم گفتن اره ادم ک اسکول باشه فک میکنه حجاب نکنه میره جهنم و همه بهم خندیدن..دائما بهم بی احترامی میکردن من قشنگ تواین ی سال مثه دیوونه ها شده بودم ازبس عذابم دادن منم خیلی ارومم و نمیتونستم از خودم دفاع کنم
من نمیگم حتمن جدا شو من میگم بیشتر فکر کن بیشتر مشورت کن ، ببین زندگی با این آدم منطقیه؟ اگه اینقدر ازش بدی ببینی دوست داشتنی ام برات باقی نمیمونه. ولی اگه خیلی دیر بشه خیلی بد میشه
یه کتاب بهت معرفی میکنم حتمن بگیر بخون:
آیا تو آن گمشده ام هستی اثر باربارا دی انجلیس
خیلی خیلی برا شرایط تو مفیده واقعا راهو نشونت میده
امیدوارم بهترین راهو انتخاب کنی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
