بچه ها من یه مدته یعنی خیلی ساله فکزمیکنم خودم نیستم مثلا با خودم فکرمیکنم یه چیزی توی بدنم جوابمو با ادا و اشاره ی بدنم میده مثلا میخواد بگه نه ابروهام میره بالا یا کلمو میدم بالا به نشونه نه یا هر فکری بکنم جوابشو توی ذهنم میشنوم من حس میکنم این ادا و اشاره ها برام اشناست و قبلا توی نامزدم میدیدم الان حس میکنم همزاد اون توی بدنه منه و دست از سرم برنمیداره میگه اگه میخوای برم باید ازش جدا شی ولی من دوسشدارم از طرفی از اونم ادا و اشاره میبینم وقتی توی دلم باهاش حرف میزنم یعنی این موجود حالا همطادشه یا چی همتوی بدنه من هم اون.واسه همین وقتی اذیتم میکنه با اداو اشاره بهم میگه منم توی بدنت میگمتوییمیخوای من نابود بشم یا دیوونه بشم میگه اره. بخاطر همین ازش بدمم اومده یه جورایی ولی ۱۰سال عمرو گذاشتم پاش حس میکنم تمام افسردگیم و سیگار کشیدنمو و پیشرفت نکردنم و ارتباط نمیتونم برقرار کنم همه تقصیر اینه. من نمیدونم دیگه چیکارکنم به هز فکریکه میکنم یه واکنشی توی صورتممیبینم که ناخوداگاهه و دست من نیست تمسخر میکنه بهم. کسیتجربه داره؟