من آدمی هستم که همیشه به درد اطرافیانم زیاد میخورم.هر کی هر مشکلی داشته باشه من رو در جریان میذاره تا کارشو راه بندازم.چون هر کاری از دستم بر میاد .یه جورایی هنرمندم. اما تا خودم به یه مشکلی بربخورم تا بیام از خونوادم کمک بخوام که فلان کارو برام بکنین همه کناره میگیرن میشن دشمنم.حتی از شوهر هم شانس نیاوردم .اونم دقیقا همینجوریه . اگه ببینه با کسی دشمنم بیشتر میره باهاش گرم میگیره تا لجم دربیاد . هر موقع با شوهرم یا خونوادش دعوام بشه خونواده خودم میرن میچسبن به اونا . اینطوری من مقصر و بد جلوه میکنم پیش بقیه. اصلا ازون بدبختای روزگارم. یه بار باشوهرم دعوام شده بود شوهر خواهر شوهرم تحویلم نمیگرفت نه سلامی نه چیزی... چون خانومش دستور داده بود اونم اطاعت امر کرده بود.حالا اگه من به شوهرم بگم فلانی رو تحویل نگیر بیشتر تحویل میگیره. یا مثلا داداشم .اگه بهش بگم شوهرمو یه کم تحویل نگیر حالش سر جاش بیاد بفهمه با من چه رفتاری شده میگه تو چقدر بدی که اینو از من میخوای اونم میره بیشتر تحویل میگیره .کلا خیلی تنهام هیشکی یه بار خواسته منو اجابت نمیکنه.همه پشت همن غیر از من که پشتیبانی ندارم .اصلا خیلی حرصم میگیره ازین موضوع که چرا کسی روی من غیرت نداره و خیلی راحت میتونن ناراحتیمو ببیننو دم نزنن.در صورتی که من اگه ببینم کسی خونوادمو یا شوهرمو اذیت میکنه بی احترامی میکنه من باهاش سرد رفتار میکنم تا متوجه بشه.میدونم اینجا گفتن دردی رو دوا نمیکنه اما لا اقل خواستم با خوندن حتی یه نفر از درد من کمی تسکین پیدا کنم