ببین خوش ندارم ته دل کسی رو خالی کنم ولی فقط میخوام شنیده باشی اینو از من...
ما هم مشکلاتمون آغازش همین بود میرفت شهرستان سربزنه خانوادش ، کم کم باغ خرید اونجا و.... اویل دو روز سه روز بود بعد کمکم بیشتر شد.خب من سرکار میرفتم بچه ها مدرسه داشتن نمیتونستیم بریم دنبالش.حتی زنگ هم نمیزد ببینه مردیم یا زنده ایم خدا گواهه یه بار با دو تا بچه مریض ۴۰ روز منو تنها گذاشت . دست بچم شکست پای بچم شکست حتی عمل کرد ولی نمیآمد. آخر سر هم کلا ول کرد رفت. تمام این مدت خانواده من میگفتن حالا اشکال نداره و منم مجبور میکردن ساکت باشم ولی اگر یک بار همون اول بابام جلوش وایمیستاد کارمون به طلاق نمکشید
به پدرت بگو زنگ بزنه بگه مسئولیت بچه مردم برام سنگینه بیا بالا سر خانوادت باش هر جا هم میری ببرشون ما نمیتونیم تقبل مسئولیت کنیم