من شده..مثلا تصورکنین ینفرهست که توی قلبتون خیلییی دوسش دارین.ولی خب باهاش صحبت نمیکنین و اونم غیرمستقیم رفتارمیکنه
یه ادمی که مثلا.. ازدور هواشو دارین
انقدر به ادم دوروبرش حسودیم میشه. هی میگم کاشکی جای دوستاش بودم چیمیشد =)
باهاشون بگومگو داره.. دستشون رومیگیره بغلشون میکنه حتی میخنده باهاشون 🥺
کاشکی من جای دوستاش بودم.. البته حسادت نیستش یجور احساس کمبود به ادم دست میده
شماچطور بیاین تعریف کنین