ما تلوزیون خریدیم جدید
مادرم برچسب کنار تلوزیون رو نکنده کلا نمیکنه میذاره بمونه میگه اینطوری همیشه نو هستش حالا عکسشو میذارم ببینید
بعد داداشمو زنداداشم اومدن داداشم اصرار کرد که بکن زشته مادرم داد زد سرش که نه نکنی ها بکنی من از این تلوزیون استفاده نمیکنم بذار بمونه
یهو عروسمون برگشت گفت شما ماشین بگیرین مشمبای روشو برنمیدارین؟مادرم گفت نه گفت یا رو مبلتون پارچه انداختین اونوقت چه لذتی از مبلتون میبرین؟
مادرمم گفت ما اینطوری دوست داریم دیگه
بعد داداشم باز گفت بکن مامان زشته مارک تلوزیون رو بکن
یهو عروسمون به خنده و شوخی گفت اگه نکنین کسی ببینه میگه لابد ندید بدیدن
اینو گفت خیلی ناراحت شدیم
غیر مستقیم بهم گفت ندید بدید
آخه به اون چه ربطی داره دوست نداره مادرم بکنه خب