عزیزم اولا شما دستت درد میکنه بافتنی چرا میبافی؟؟اخه شما خودت به فکر خودت نیستی توقع داری دیگران باشن؟این همه بافتنی بیرون حاضر آماده.یا اصلا بده یکی ببافه برات
مامانت لابد گفته واسه بافتنی دست درد نداره برا غذا گرم گردن داره؟؟که اینجا حق داره
خوب شما شوهرت پیشته.ولی شاید مامانت تو رو دروایسی با دامادش مونده چون قبلا تعارف نکردن یه بار که کردن قبول نکنه میشه آدم بده
شما بارداری هی نرو این خونه اون خونه بمون خونه خودت راحت اعصابتم آروم بمونه.الان بارداری غصه و ناراحتی این و اونو داری که چی؟فردا بچت دای نکرده چیزیش شه میگی مامانم حرصم داد برا همین؟؟
ول کن بابااا
خونه خالت هم شاید رفته یه سر بزنه دیگه موندگار شده.شوهرت پیشته غصه چیو داری؟
والا من اگه بخوام باردار شم غریبم این شهر که هیچی،شوهرمم دم به ساعت شیفته شب و روز.میمونم خودم و خدام.ولی ناراحت نیستم.چرا؟چون یاد گرفتم از هیچ کس جز خودم توقع نداشته باشم برا همین راحتم و خوشحال
حرص هیچ کسو نخور