وااای با مادون قرمز تبادل اطلاعات میکردیم، اوج تکنولوژی بلوتوث بود هر کی گوشیش بلوتوث داشت از اون باکلاسا بود😂
یادمه اولین گوشی نوکیا ساده بابام خرید من بیشتر از بابام هیجان داشتم تا یکی بهش زنگ میزد سریع گوشی رو ازش میگرفتم میرفتم یه جای دور جواب میدادم بگم که بچه بودم
من یه روز تمام در حسرت این می بودم که بابام گوشیشو بده مار بازی کنم کنارش میشستم دستم زیر چونه ش به گوشیش توی دستش نگاه میکردم بعد میگفتم بابا 5 دقیقه قول میدم
حالا اون مار مزخرفه درازه
اولش اس ام اسی وجود نداشت.. رفتیم ثبت نام کردیم چند روز بعد اس ام اسمون وصل شد... بعدش ام ام اس اومد که عکس میفرستادیم باهاش...اونم رفتیم ثبت نام کردیم خخخخخ
اونموقع هم این ایرانیها با اون عکسها چیزهای س ک سی میساختن ... کلا از هر وسیله ای در این راه استفاده میکنن
ولی خدایی من نه جایی موبایل نشون میدادم نه به کسی میگفتم بهم زنگ بزنه...هروقت لازمم میشد از جیبم درش میاوردم.. خیلی هم کوچولو بودن گوشیها تو مشت جا میشدن ... خخخخ از اولشم بی بخار بودم تو حال خودم بودم فقط 😆
اوایل که گوشی گرفتم برا همه هی اس میفرستادم یادمه برا جاریم یه پیامایی میفرستادم الان ک یادم میاد انقد خجالت میکشم😆
مثلا : شماره کفشتو بده بزنم به پیشونیم تا همه بفهمن ما خاک پاتیم رفیق😏
بابام ۱۷ سال قبل گوشی گرفت
اون زمان تو‌کل فامیل کسی نداشت
ی سری رفتیم بیرون من ۱ سالم بود
بعد دخترای جوون فامیل ب نوبت گوشیو میگرفتن
الکی باهاش صحبت میکردن و قدم میزدن
اینا رو هم مامانم بزرگ‌تر شدم واسم تعریف کرد
بچه ۱ ساله یادش نمیمونه😅
