حدود سییزده سال پیش بابام گوشی خریده بود..بعد هرچی مسیج میومد یا میس کال داشت و همون لحظه پاک میکرد یعنی همیشه هیستوری و این باکسش خالی بود😂😂میگفت گوشی سنگین میشه خراب میشه😲😲😲😲😂😂😂دورش بگردم من چقد ساده بود😂😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من یادمه جایی میخاستم برم و معلوم بشه که من موبایل دارم به خواهرم قبلش زنگ میزدم میگفتم مثلا 5 دقیقه ...
وای خدا
من 10 سالم بود اون موقع رفتم مسابقه گوشی بابامو بردم،اون موقع کمتر کسی موبایل داشت،انداخته بودم گردنم حس میکردم هلیکوپتر شخصی دارم ازین سامسونگ تا شو ها بود
گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم!داروی دردم گر تویی، در اوج بیماری خوشم!
یکی به دادم برسه ..این همه بغضو کم کنه..به غم بگین یکی دوروز..منو فراموشم کنه..یکی اینجا شبو روز خیلی بیقرارته..نمیدونی این دیوونه چقدر چشم به راهته..روزا شده کارمن هی مرور خاطرات..بگو این دل دیگه چقدر بمیره برات..شبا این دیوونه تو تنهایی هاش باعشق تو سر کرده..نم بارونو خیابون خاطراتو دوبرابر کرده..گاهی وقتها زود به زود این دله من واسه ی دلت تنگ میشه..تنها راه عشقو ابراز علاقم همین اهنگ میشه..
وای من یه ابروریزی کردم ،،،داداشم گوشی خریده بود گذشته بود خونه خلاصه واسمون مهمون اومده بود و گوشی زنگ خورد منم تازه به دوران رسیده جواب دادم الو حالا دم گوشم نذاشتما دارم نگاش میکنم میگم الوووو همه اینجوری نگام میکردن😧😧😧😧😧😧😧