حدود سییزده سال پیش بابام گوشی خریده بود..بعد هرچی مسیج میومد یا میس کال داشت و همون لحظه پاک میکرد یعنی همیشه هیستوری و این باکسش خالی بود😂😂میگفت گوشی سنگین میشه خراب میشه😲😲😲😲😂😂😂دورش بگردم من چقد ساده بود😂😂
با گوشیم هنوز نمیتونستم خوب کار کنم. بردمش مدرسه خیلی گیر میدادن اونموقع. گوشیمو خاموش کرده بودم و رفتم سر کلاس. درس شیمی بود. یه دفعه دیدم داره از تو کیفم صدای زنگ موبایل میاد. رنگم شده بود مثل گچ . کیفمو پرت کردم رو پای دوستم گفتم مال من نیست. کل کلاس برگشته بودن منو نگاه میکردن و میخندیدن. من مطمئن بودم گوشیمو خاموش کردم خدایا این صدا از کجا میاد. یه دفعه معلم گفت چی شده؟ متوجه صدای گوشی نشده بود فقط میگفت چرا میخندین؟ منم که به خودم شک داشتم پاشدم گفتم خانوم اجازه؟ رادیوء. گفت باشه بشین. خلاصه اون روز تا تموم شد صدبار مردم و زنده شدم. میترسیدم یکی بره زیرآبمو پیش ناظم بزنه. (بعدا فهمیدم صدای آلارم بیدار باش گوشیم بوده که توی خاموشی هم صداش درمیاد)
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد ....... من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
حافظه های کم اونموقع هم وحشتناک بود. گوشی من فقط 15 مگ حافظه داشت که کلیپ همکلاسی رو روش ریخته بودم و روز و شب اونو نگاه میکردم مگه دلم میومد پاکش کنم فایل جدید بریزم؟
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد ....... من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
گوشیم یه گیف داشت دوتا بچه پسر و دختر بودن که دختره دستشو میکرد تو شرت پسره یه کم باهاش ور میرفت بعد ...
منم داشتم اینو توی محوطه دانشگاه روزی صد بار با دوستام اینو میدیم..فیلمو عکسو اینا که نبود..اولین اس ام اسی که برام اومد این بود اگه دیدی یه پروانه اومد سراغت من فرستادمش چون خیلی گلی
وای یه اس ام اس بود با کاراکترای مختلف عکس یه الاغ رو کشیده بود زیرش نوشته بود خودتو که نمیبینیم ولی با عکست حال میکنیم. این به روزترین اس ام اسی بود که بهم رسیده بود منم همزمان فرستادمش برای خواهرم و برادرشوهرش. از قضا اونا هم توی مهمونی پیش هم بودن همزمان پیامه براشون میاد و میخندن. میان پیام رو نشون جمع بدن میبینن یکیه. وای آبروم رفت
چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد ....... من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
مهرماه سال ١٣٧٩ يكي از دوستام گفت باباي معصومه يه گوشي از خارج اورده كه ميتونه صدا رو ضبط كنه ! و بعد پخش كنه !!!!!! منم با يقين گفتم همچين چيزي محاله!!!!!!!! حتما خالي بسته برات علم هرگز نميتونه به اين حد پيشرفت كرده باشه😂😂😂
یه اس ام اس میفرستادیم اگه ارسال نمیشد پشتش یه میس میزدیم یا خیلی طول میکشید یه اس ام اس خالی میفرستادیم که اون ارسال بشه😐😐جالبیش به اینه که واقعا هم ارسال میشد😂اون اس ام اس خالیه یا میسی که میزدیم نقش چنته رو ایفا میکرد😒
الان تو این لحظه فقط میتونم در وصف خودم به قول محمد یغمایی بگم: نشسته ام وسط زندگی...صبور...غمگین...امیدوار...خسته و ادامه دهنده...ادامه دهنده...