عاشق بازی گوشی یام همون اول گوشی دستم میومد میرفتم سراغ بازی اش یادش بخیر توصفحه سیاه وسفید نوکیا چقدربازی میکردم مخصوصا اونکه باید سه تا باهم جفت میشد☺
ممنون استارتر خیلی از این خاطره ها برام زنده شده. من اولین گوشی که خریدم سونی اریکسون k310 بود سال 86 بود. با دوستم رفتیم خریدیم گفتم حالا چطور باید باهاش زنگ بزنم گفت باید بری شارژبخری خلاصه رفتم یه شارژ5 تومنی خریدم و رمزشو وارد کردیم دوستم گفت اون کارت شارژشو باید تا تموم شدن شارژت نگه داری اگه دست کسی بیفته و رمزشو بزنه از شارژتو مصرف میشه. منم تا تموم شدن شارژم با چنگ و دندون از کارت شارژمصرف شده نگهداری میکردم.
سال 86 بود و من سوم دبیرستان. برادرشوهر خواهرم عاشق من بود ولی خب من حسی بهش نداشتم. بنده خدا اون موقع کفتر (کبوتر) داشت که عاشقشون بود رفته بود کفتراشو فروخته بود برا من یه سیم کارت ایرانسل 30 تومنی خریده بود.
گوشی که مخابرات با خط موبایل میداد ساژم بود خیلی بزرگ بود برای شماره گرفتن باید میزاشتی زمین روش لی لی میکردی شماره بگیری برادرم داشت قابلیت اینو داشت سیم کارت از توش دربیاری بزاری تو گوشی دیگه میشد دو نفر از خط استفاده کنن. واقعا ایرانیا مخشون برای خلاف خوب کار میکنه
فردای روزی که گوشی خریدم رفته بودم سر قرار از طرفی هم با دوستم هماهنگ کرده بودم باهام تماس بگیره من کلاس بزارم. اونم نامردی نکرده بیشتر از 50 بار تماس گرفت منم مدام رد میدادم بعد میگفتم واااااااااااااااااااااااااااای چقدر بهم زنگ میزنن
خنده دارترین چیزی که یادم میاد اینه که مردم فکر میکردن زیر سیمای مخابرات باشند تو خیابون و با گوشی حرف بزنن بهتر آنتن میده.
ی بار چند تا مرد ایستاده بودن زیر دکل مخابرات سرشونم گرفته بودن بالا و با تلفن حرف میزدن
بابای من هرکی به گوشی دست میزد سرش دادمیزد یعنی در این حد جو زده بود
تازشم شبا زیر تشکش میزاشت
الکی به دوستاش زنگ میزد مارو هم نمیزاشت بازی اسنک رو بازی کنیم میگفت دکمه هاش پاک میشه 😂😂
گوشیم یه گیف داشت دوتا بچه پسر و دختر بودن که دختره دستشو میکرد تو شرت پسره یه کم باهاش ور میرفت بعد یه شاخه گل درمیاورد منم عاشق این گیفه بودم. گوشیم مشکل پیدا کرد گفتن باید فلش بشه همه اطلاعاتت پاک میشه منم عزای اطلاعاتم به خصوص این گیفه رو گرفته بودم. رفتم یه مغازه موبایل فروشی گفتم آقا این عکسه که دختره دست میکنه تو شرت پسره رو داری؟ اونم توی عکساشو گشت و پیدا کرد و برام ریختش. وای بال درآورده بودم
من بابام تازه گوشی گرفته بود بچه بودم گرفتمش دکمه قرمزشو نگه داشتم خاموش شد قلبم اوند تو حلقم فک.کردم خراب شده انقد گریه کردم😣😣😐
یکی از انگیزه هام برای پول جمع کردن این بود که برای گوشیم قابای رنگی مختلف با آویزای چراغ دار و محافظ کریستال بخرم
حالا مردم هر چی خز بازی درمیاوردن به کنار .
یه برنامه طنز بود از مهران مدیری و گروهش. بعد یه شعر توش میخوندن که مثلا یه آدم مایه دار توصیف کنند. یک قسمت از شعرش این بود: موبایلمم پیشم بود عقلم توی چشم بود
شوهرخواهرم وقتی گوشی k750 خرید با شیرینی اومد خونمون
من ودوستام قرار گذاشته بودیم هرشب ساعت 2 به هم زنگ بزنیم که مثلا به یاد همیم...
حالا فکرکنین 5 نفر بودیم تا همه به هم زنگ میزدنن 3 میشد...داغون خواب بودیم همیشه
خیلی پوووووووووووچ بودیم اون روزا
