اون دیشب تورو زده بعد صبح حرفم زدی باهاش؟
به ولله منم قبلا طبقه بالا مادرشوهرم بود،،،بچه خواهر شوهرمم هرروز مزاحمم بود میومد تمام وسایلمو بهم میریخت جیش میکرد رو فرشام و میرفت پایین،،،سر یه جریاناتی ما از اونجا جا ب جا شدیم رفتیم یه شهر دیگه مستاجری،،، الان با اینکه به قول تو تمام سال به فکر پس اندازیم برای رهن ولی روزی هزااااااااران بار میگم خداروشکر از دست اون بچه راحت شدم
شما نمیدونید وقتی یکی مدام مزاحمت بشه چقدر حس بدیه ،،
مخصوصا اینکه بهترین خوراکی هارو بدید بخوره بعد بره بگه هیچی به من ندادن و مادره سلیطه اش دعوا راه بندازه،،،میگفتم عزیزم حالا که میدونی من هیچی نمیدم بهش چرا احازه میدی بیاد اینجا؟؟ میگفت خونه داییشه و........
درم قفل میکردم الکی یعنی حمومم مینشست پشت در تا وقتی من باز کنم ..منم دلم میسوخت میاوردمش تو ،دوباره بحث درست میشد
خلاصه میگم زندگی با ارامش و بی پولی خیلی بهتر از زندگی با پول و بی ارامش ،،بده ۶۶😂😂😂😂🫂🫂
🥲🥲متاسفانه مادر بچه باید شعور داشته باشه ک نداره عزیزم خودتو ناراحت نکن وقتی شوهرت بچه رو میاره خونه برو ب روتین پوستیت برس برا خودت میوه بیار بخور تلویزیون ببین شوهرتو و اون بچه رو نادیده بگیر
حس میکنم چون شوهرت فهمیده حساسی داره لج میکنه اکثر مردا لج بازن پس بنظرم اینو امتحان کن
حالا چرا مادرشوهرت بیشتر خونه شماس...
اونم ی مسئله اس
درواقع زیاد حریم شخصی نداری
یا بچه هست یا مادرشوهر...
نمیدونم شاید باید از اول جدی تر برخورد میکردی...
بعدشم خدایی نکرده بچه ی بلایی سرش بیاد
مادرش اون موقعه ول کن نیست... الان بی فکره...
بگو ی تایمی برین خونه مادرشوهرت ببینیتش...
مثلا بگو ای وای اگه ی وقت بیوفته ی چیزیش بشه فلانی مارو میکشه...(نمیدونم ی همچین راهی که شوهرت بترسه)
بگو مسئولیت داره بچه دیگران بدون پدر مادر خوب نیست پیش ما باشه،بریم خونه داداشش ببینیش(توام باهاش پاشو برو خونه برادر شوهرت نیم ساعت بشینید و بیاید)هرشبم اگه برید اونجا جاریت خسته میشه😂کم کمم ی کاری میکنه بچه دور بشه😂چون اون واس راحتی خودش استراحت کنه بچه رو تنها میفرسته پیش شما...
باهاش حرف نزن خودش بیاد معذرت خواهی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
