حالم خیلی بده دلم میخادداون پسر بچه رو بکشم

تنها راحت رفتن از اون ساختمونه، نه صرفا برای وجود برادرزاده همسرت، بودن تو یک ساختمون مشترک فقط دردسر داره، اینو من نمیگن مشاوره خانواده میگه، بعدها دردسرای بیشتری هم خواهی داشت

چقد بی عقلی شرمنده

مگه بچه مادر نداره؟ دوبار سه بار پیششون میگفتی وااای فرشام کثیف وای ال بل خودش جم میکرد

اینو بدون کسی واسه کسی عزیز باشه عن هم کنه بازم عزیزه اونم بچ شیر خوره!

ن بچ مشکل داره ن شوهرت اول رفتارتو اشتباه بوده باید با سیاست بیان میکردی دوم اینکه این چیزا ب زنا مربوطه باید با اونا سنگاتو وا بکنی

اره والا باید خونه نمیدادن الان اسی الاخون دنبال خونه اجاره و ایی صابخونه پرو میبود

لطف اضافه همینه

تا وقتی خونت نزدیک مادرشوهرته همین آشه و همین کاسه 

اونا هم اگر بفهمن تو از اومدن اون بچه ناراضی هستی ،از چشمشون که میوفتی هیچ ، از لج تو بدتر میکنن و تمام وقت بچه رو میارن بالا،،، اینا رو از رو تجربه شخصی میگم،

تنها راحت اینه خونتو جا ب جا کنی ، یا حساسیتت رو کمتر کنی ،،به مادره بیشعوره اون بچه بگو وقتی میاد بالا پوشکش کن.

کاش با لحن بهتری این موضوع رو به شوهرت میفهموندی تو اونم حساس کردی،الان فکر میکنه تو بدت میاد از اون بچه در صورتیکه تمام بچه های دنیا دوست داشتنی ان فقط آرامش شما رو مختل کرده

عزیزم باید در شرایطش باشی

من شوهرم اینجوری نبود

یکی از نزدی‌کانم بود.اما واقعا شرایط بد بود،طرف با زن تازه عقد کرده شم با بچه هه میرفتن بیرون

زنشم زود بچه آورد نصف اون مشکلات رفع شد

یعنی مرده دیگه وقت نداشت بچه بقیه رو بازی بده

شخصا ترجیح میدم مستاجر باشم تا دم به دقیقه کسی مزاحم آرامشم بشه و زندگیم رو زهر کنه . علت اصلی اختلافات و دعواهای زن و شوهری همینه که کنار  فامیل زندگی میکنن

اشکال نداره دلتو دریا کن .....بچه چند سالشه؟؟؟؟؟

بزار با خبر بشن بزار بفهمن دیگه کمتر مزاحمت میشن 

بله درستش همینه اسی هم اگه مستاجر بود ازاول سال تا اخر سال دنبال پس انداز پول بدد ک ب پیش خونه اضافه کنه دنبال کشتن بچه طفلی نبود

چرا اینجوری میگید

چه ربطی داره

چون یه لطفی کردن باید خون به جیگر کنن؟؟؟؟؟

دلیل نمیشه چون اونجان از هیچی ناراحت نشن و گله نکنن که چی؟؟؟عوضش خونه دادن

خودتون رو اگه نمیتونین جای طرف بزارین لااقل زخم نزنین

چند سالته