خوب مشکل اینه اصلا رونمیدن به عروس که من پاشم تخم مرغ بیارم..مادرشوهرم وخواهرشوهرم هم بودن به روی خودشون نیاوردن....جالب اینه خواهرشوهر م میگه ماهمیشه یکی میگیریم نصفی باشوهرم میخوریم بعدمیگه مجبوریم سیربشیم چون گرونه....فک کن...
من این اتفاق برام افتاده اصلا به روی خودم نیاوردم ک نگن شکم پرسته و فلان بعدش ک از خونه طرف اومدیم بیرون می‌خواستیم بریم خونه مون به شوهرم گفتم میشه بریم فلان چیز بخوریم هوس کردم اونم چون دیده بود ک غذا کمه و به من نرسیده بود رفتیم دوباره شام خوردیم بدون هیچ دعوا و بحث و ناراحتی
خب چه ربطی داره من خونه یکی از فامیلامون میرم مثلا کوکو درست میکنه دو تیکه میذاره من سیر نمیشم اصلا خونه خودمون حداقل 6 تیکه خودم تنها میخورم بعد بیام بگم سیر نشدم؟ خونه خودت هر چقدر دوست داری بخور جایی میری هرچی گذاشتن بخور و تشکر کن تموم
انقد از پیتزا حرف زدین هوس پیتزا کردم😂😂
میدونم نمیگم کارشون درست بوده آره خودم از خسیس بازی خیلی بدم میاد همیشه میگم آدم نون پنیر بزارن جلوش ولی ب اندازه نه اینکه خسیس بازی در بیارن ی زره بزارن همه گرسنه بمونن ولی خب شما که نمیتونی بقیه رو عوض کنی پس بهتره شخصیت خودت رو حفظ کنی چیزی نگی
نهایت شب میای خونه ی چیزی میخوری
دیگه سعی کن هر جایی مهمونی هر چی گذاشتن جلوتون حرفی نزنی. وجهه خوبی نداره. قحطی که نیومده، بعدا برمیگردی خونه خودت، از خودت پذیرایی میکنی. من جای شما بودم اصلا باهاشون برنمیگشتم خونه اشون. میگفتم دیگه دیروقته ما میریم خونه. دیگه با همسر و پسرت میرفتی جایی یه چیزی میخوردین. رفتارتون خیلی برای من عجیب بود. جالبه میدونی که خسیسن و نباید منتظر پذیرایی توپی میبودی
ببین منم همون اوایل ازدواج مث شمابودم ولی تاکی....حتی تو دوران عقد ازخونمون خوراکی می‌بردم توکیفم تواتاق باشوهرم می‌خوردیم...تازه شوهرمم میگفت گشنمه....یابیرون میرفتیم می‌خوردیم...بخدااینقد نخوردن که خواهرشوهر م با ۱۷۰سانت قد۴۴ کیلو فک کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
