من 6 ساله ازدواج کردم جاریمو تو مراسم بله برون دیدم دیگه ندیدمش تا 3 سال بعده عروسی. البته اینم بگم که نه عروسیم اومد نه خونمون نه عیدو...
3سال بعد عروسیمون پدر شوهرم زن گرفتو جاریم خواست اونا رو پاگشا کنه زنگ زدو مارو هم دعوت کرد من که دوس نداشتم برم ولی به خاطر شوهرم رفتم. سال بعد ما یه خونه 40 متری خریدیم تا جاریم فهمید اشوب به پا کردو به همه گفت پدر شوهرم پول داده به اینا خونه خریدن پس چرا به ما نداده در صورتی که خدا شاهده پدر شوهرم حتی کادوی عقدو عروسی هم به ما نداد ما عروسیمونو خودمون گرفتیم با کلی قرض و هیشکی هزار تومنم کمک نکرد
ما اولین خونمون که اجاره کردیم 35 متر بود که سال 90 سیصد تومن اجاره میدادیم و اونموقع 500 حقوقه شوهرم بود
بعد ازدواج دوتاییمون سخت کار کردیم که بتونیم زندگیمونو روبه راه کنیم. الانم شکر خدا خونه داریم یه تیبا هم تازه خریدم. ولی جاریم انقدر پشت ما به همه حرف زده که دلم نمیخواد چشم تو چشم فامیل شم