2777
2789
عنوان

چرا تاپیک سنگی بر گور خاطرات گذشته حذف شد ؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1428 بازدید | 73 پست
معلومه كه بايد برأي طلاق ايرانيان خارج از كشور مصوبه و قانون باشه اين قانوني كه شما گفتي بديهي هست چ ...

موافقم  در ضمن  شيرين خانم  ديروز پريروزا  يه تاپيك  جداگانه زده  و تلگرافي  يه  چيزايي واسه  دوستان مينويسه  !!حتي معلومه  كه  تمام  شك و شبهات دوستان را خونده  چون يع جا داره مي گه  عده اي منو با اشخاص ديگه اشتباه گرفتن  (رها  ركسانا )  ولي  كو چكترين  حرفي  در مورد نحوه طلاق  و اين قسمت  از شك و شبهات نمي زنن !!!!!

منم یه کاربرم و در ضمن کل سرنوشت شیرین رو صفحه به صفحه خوندم،تو پستتون خطاب به پست من مطلب گذاشتید و ...

ببينيد  شيرين خانم  دو سه روز بعد از بستن تاپيك  دو باره  تاپيك زدن  و  خيلي  تلگرافي  و مختصر دارن  راجع به سوالات مطرح  شده  در مورد  راستين  و علي رضا  و ديدار و حرفاي اونا  يه  چيزايي مي نويسن   و لي دريغ  از يك كلمه  تو ضيح  در مورد طلاق  !!! فقط يه جا  خيلي كوتاه و مختصر ميگه  كه منو با يكي ديگه اشتباه گرفتيد (يعني كه رها و يا ركسانا نيستم )  من اونجا دوباره  سوالم را مطرح نكردم  چون  برام  ماهيت داستان محرز شده   ولي  شما  كه اين همه  مصرانه  دفاع مي كنيد   ميتونيد از ش بخواهيد  برگه  اي كه سفارت  به عنوان  طلاقنامه  بهشون را داده  فتوكپي شو بذاره ميتونه  روي اسامي را خط بزنه   البته  اگر وجود برگه اي را قبول داشته باشند !!! اينجوري كه شيرين خانم  كار سفارت را به شوخي گرفته  ممكنه  بگه  شفارت به ما شفاهي  گفت طلاق داديم    

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم یه کاربرم و در ضمن کل سرنوشت شیرین رو صفحه به صفحه خوندم،تو پستتون خطاب به پست من مطلب گذاشتید و ...

منظور من از جواب ، گذاشتن قانون مربوط به طلاق ايرانيان خارج از كشور نبود شما منظور رو متوجه نشدي منظور من از طلاق يه روزه شيرين بود كه كپنك عزيزم زحمت كشيدن و حتي سفارت هم زنگ زدن بخاطر اطمينان، وگرنه پر واضحه كه برأي طلاق ايرانيان خارج از كشور قانون وجود داره اينكه چيز خاصي نيست حتي يه بچه هم إينو ميدونه 

موافقم  در ضمن  شيرين خانم  ديروز پريروزا  يه تاپيك  جداگانه زده  و تل ...

جدي؟ عجب بهرحال كسي كه خودش اصرار داره كه حرف ناصحيح رو باور كنه كاريش نميشه كرد چون تا الان دلايل بسيار زيادي وجود داره در شك به صحت اين داستان 

ولي صلاح مملكت خويش خسروان دانند!!

منم یه کاربرم و در ضمن کل سرنوشت شیرین رو صفحه به صفحه خوندم،تو پستتون خطاب به پست من مطلب گذاشتید و ...

اتفاقا بسيار قابل تأمله مگه شما شيرين رو ميشناسي كه از مطالبش داري دفاع ميكني اونم تو محيط مجازي؟ خودت داري ميگي مطالبي كه خوندي چند درصد ميتوني تضمين بدي كه اينا راسته؟ چطور كاري نداري به اينكه شيرين تايپيكش رو بست اين خودش كلي جاي بحث داره وقتي من ببينم دارم از كسي دفاع ميكنم كه خودش أصلا وأسش مهم نيست و ول كرده رفته با خودم فكر ميكنم أيا واقعا كارم درسته و بايد از چنين شخصي حمايت بشه ؟؟؟ ثالثا چرا اينقدر خودتون رو درگير اين محيط مجازي كردي كه بخاطر كسي كه أصلا نمي شناسي أصلا نمي دوني رباطه يا إنسان اينقدر مصرانه دفاع ميكني ؟ من در جواب خيلي ها پست گذاشتم فقط شمايي كه هنوز اصرار داري بر إثبات حقيقت داستان شيرين برأي همين ميگم جاي تامل داره

اَي جان كامل و وأضح توضيح دادين ممنون

خواهش مي كنم  عزيزم   مطالب و ابهامات زياده   حتي اون قسمت كه وكيل نمي تونه شوهر ايشون را پيدا كنه  كاملا پوچ و بي اساسه  !!دو سال پيش من نامه اي از طرف اداره دولتي  واسه  وزارت امور خارجه  بردم كه  ازشون خواسته شده بود فردي را در دانمارك شناسنايي كنند   كه ايا شخصي  به اين نام  در دانمارك زندگي مي كنه  يا نه ؟؟؟ بعد يك هفته  از سفرت ايران  در دانمارك  به اون اداره  جواب نوشتن  كه  بله  اين شخص در فلان شهر  و فلان ادرس زندگي مي كنه  !!! خوب سفارت ايران از كجا اين اطلاعات را بدست اورد  طبيعيه  كه از پليس  دانمارك وادارات مربوط به مهاجرين !!! يعني  اينجور نيست كه كسي در كشوراي اروپايي  بتونه  خودشو  گم و گور  كنه  بخصوص كه شوهر ايشون  مهاجره  ومثلا  شاغل هم  هست  مگر اينكه  بگيم  اصلا وكيل دنبال شوهر ايشون  نگشته  حرف از فنلاند هم نزده  فقط يه جوري ادعاي مجهول المكان بودن  كرده   و تا قيام قيامت  هم  اگر علي رضا پيدا نميشد  راهي واسه شناسنامه  بچه  وجود نداشت  مگر اينكه  پدر  يا  برادر علي رضا پيدا بشه  كه خوشبختانه  در قسمت هاي اخر داستان  ناچارا  بطور معجزه اسايي   برادر عليرضا پيدا ميشه    

خواهش مي كنم  عزيزم   مطالب و ابهامات زياده   حتي اون قسمت كه وكيل نمي تونه شوهر ايشو ...

دقيقا عزيزم همينطوره چون بالاخره عليرضا تو هر شهري بوده حساب بانكي كه داشته از طريق همون ميتونستن پيداش كنن بعدم بقول شما وكيل كه نياز نبوده خودش از ايران پاشه بره فلاند كه بگيم نتونسته پيداش كنه از پليس استعلام ميكنن اونم تو يه كشور پيشرفته چنين چيزي بعيده ، الان سارقين و جاني ها و گروه هاي مافيايي رو سريع شناسايي ميكنن بعد پيدا كردن يه آدم عادي كه كاري نداره ، واقعا اين قسمت از داستان بسيار ناشيانه و ناپخته بود!!!! اون قسمت كه گفتن بارداري رو يه چيز نرمال ميدونن و بررسي نمي كنن كه هم خيلي دور از واقعيته پس بايد آمار بچه هاي عقب افتاده و مريض تو اون كشور سر به فلك بزنه أصلا اگه اشتباه از دكتر و سهل انگاريش بوده دكتر رو از هستي ساقط ميكردن بعد يه جا گفتن بچه زياد تو كانال زايمان مونده و دليل كبوديش اينه و يه جايي گفتن بيماري قلبي بوده بهرحال من اينم برام قابل قبول نيست كه تو يه كشور پيشرفته از ماذا تست بارداري نگيرن من خودم تو سيستم بهداشت و درمان كار ميكنم ميدونم پزشكاي خارج از كشور چقدر دقيق هستن و پيگير ، الان اگه تو أفغانستان يا پاكستان بودن و إينو ميگفتن شايد قابل قبول بود اما تو يه كشور پيشرفته قابل قبول نيست

دقيقا عزيزم همينطوره چون بالاخره عليرضا تو هر شهري بوده حساب بانكي كه داشته از طريق همون ميتونستن پي ...

ميدوني  عزيزم  منم  وقتي داستان  شيرين را مي خوندم  تو اون قسمت زندگي در فنلاند   يه احساس  غم  و  خشم  منو گرفته بود خشم از دكترهاي اونجا  بيمارستان   خشم از علي رضا    اصلا  روح و روانم  بهم ريخته بود  بعد هم  كه طلاق و برگشتن به ايران    و جريان  حاملگي  !!! اينقد ناراحت شده بودم  كه نمي خواستم  ادامه اش را بخونم  بعد يه هويي  جريان  طلاق  پسرخاله ام تو خارج يادم افتاد   وازدواج  و دو تا از خواهرام در المان   و همينا باعث شد  داستان را دوباره از اول مرور كنم    و تازه دفعه دوم  دونه دونه  ابهامات و اشكالات واسم  داشت روشن ميشد  با پسر خاله ام صحبت كردم  ماده تبصره هاي قانوني را بررسي كردم   يعني  ته دلم  اميدوار بودم  چيز خلافي نتونم پيدا كنم  ولي  رفته رفته اشكالات واضح تر و روشن تر ميشد   و من اين دفعه  بيشتراز خودم احساس خشم كردم  كه  چرا  تو اين دو سه روز   به خاطر يه چيز واهي غصه خوردم   از اين به بعد هم يا داستان نمي خونم  و يا از همون اول مبنا را ميذارم روي ساختگي بودن  تا حداقل كمتر  ازار روحي ببينم 

ميدوني  عزيزم  منم  وقتي داستان  شيرين را مي خوندم  تو اون قسمت زندگي در فن ...

باورت نميشه منم تا قبل از اومدن شيرين به ايران دقيقا همين حس شما رو داشتم حتي اخرين رابطه شؤن كه شيرين منتظر بود عليرضا ازش بخاد بمونه چقدر احساس خفگي كردم هرچند بسيار عجيب بود برام چطور خانواده شيرين كه اينقدر ادعا داشت گرم و صميمي اند تو اون شرايط بحراني نيومدن پيشش يا خانواده عليرضا بعد از اينكه فهميدن شيرين طلاق گرفته چرا زنگ نزدن و علت رو جويا بشن اين قسمت ها خيلي عجيبه !!!! اونم تو فرهنگ ما إيراني ها كه خانواده نقش خيلي پررنگي داره، اينا همه خيلي برام عجيب بود و بخصوص يه جا گفت پريودهاش ده روزس!!! بخاطر همين روز بعد پريودش كه رابطه داشت باردار شد بقيه قسمت ايران اومدنش كه دقيقا فيلم هندي بود خيلي خيلي ابتدايي و پيش پا افتاده ، همه چيز به عالي ترين شكل ممكنه پيش رفت مگه شيرين چقدر پول داشت كه با فروش اپارتمان تو شهرستان و پس اندازش تونست تو تهران اپارتمان بخره و ....

باورت نميشه منم تا قبل از اومدن شيرين به ايران دقيقا همين حس شما رو داشتم حتي اخرين رابطه شؤن ك ...

بله  جريان هاي مالي  در ايران كه   به  نحو معجزه اسايي  حل  ميشد  زدن شركت  را  بهش  اضافه  كنيم    يه مورد هم  در مورد ادامه تحصيل علي رضا  در فنلاند   جالب بود  اخه  علي رضا  اينجا  حقوق  ميخونده   !!! رشته  حقوق  ما  در خارج  از كشور كه  ادامه تحصيل نداره  !!!! مگر اينكه  بگيم  حقوق سياسي و بين المللي بوده  كه  اونم  فرضا دكتراي  حقوق بين الملل بگيره  تو فنلاند !!!!  به  يه مهاجر   كه تو اين زمينه هاي مهم  دولتي  كار نميدن  كه  !!! اخرش بايد  تو تاكسي و  رستوران و اينا  كار كنه !! 

[QUOTE=47792839]بله  جريان هاي مالي  در ايران كه   به  نحو معجزه اسايي  حل  

دقيقا خونه به فروش رفت و دو واحد كنار هم خريدن وشركت زِد حالا اين وسط ديگه چرا الكي جو ميداد كه فلش رو جا گذاشته يا از طريق إيميل دفتر إيميل رو فرستادع؟؟؟ اصولا خيلي بهتر ميتونست داستان رو هدايت كنه ولي خيلي ابتدايي و پيش پا افتاده بود ، 




ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792