خو بگو مامی توام بیا تیچرمو ببین
بگو خودشم بیاد باهات تا خیالش راحت باشه
بزار بیاد برسونتت خیالش راحت باشه بگو مامان اونجا معلم هست همه دختران اگه بیاد برسونه خیالش راحت میشه
بگو مامان مهمونی دخترونه هست و همراهم بیا و منو برسون و بیا داخل با بقیه آشنا شو و بعد بهت زنگ می زنم بیایی دنبالم .
من چندبار میگم، هی رد میکنه دیگه نمیگم شانمو حفظ میکنم بعدم میگم چون تو بهم الکی اعتماد نداری منم تو خیلی چیزا اعتماد نمیکنم بهت
البته مامانم واقعا بهم معتمده چون میدونه کاری نمیکنم اما در مواقع حساسیت های الکی ضروریه گفتنش، درضمن چند بار بگو اگه نشد ارزشتو نیار پایین الکی بذار بدونن خبری نیس واقعا فقط یه گپه ولی توهم رعایت کن دیگه ارایش غلیظ عجق وجق و لباس باز و حرفای چرتو پرت باعث میشه الکی اعتمادشونو از دس بدن
راستشو بخوام بگم به مادتون حق میدم چون واقعا جامعه اوضاع خرابی داره
عزیزم مامانت حق داره نگران باشه بحث اعتماد داشتن به شما نیست ،به جامعه نمیشه اعتماد کرد
منم حق میدم راست میگی جامعه خرابه اوضاعش ولی بهتره والدین هم یه کم انعطاف نشون بدن نمی‌دونم اگه صلاح میدونن با خانواده ی دوست بچه شون آشنا بشن ولی انقد سرکوب هم درست نیست .به عنوان کسی میگم که هرجا خواستم برم گفتن نمیشه .. کافه نمیشه خونه ی فلانی چون ما نمی‌شناسیم نمیشه .جشن فلانی نمیشه .. اونجا که تو میگی نمیشه .. انقد اینو گفتن و منم گفتم باشه و هیچ جا نرفتم دیگه رسما هیچ دوستی ندارم 😐الان که ۲۱سالمه بهم میگن چرا تو هیچ جا نمیری برو بیرون برو کافه برو پیش دوستات😐و تهش دعوامون میشه سر این قضیه
باید از دیروز زمینه میچیدی خونه رو جارو میکردی ظرفهای میشستی و...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
