2777
2789

قبلا ها مامان باباها حوصله ی بازی و اینا که نداشتن. دست بزن هم که داشتن. یه وقت فحشمونم میدادن.ولی الان تقریبا بیشتریا جونشونم میدن برا پدر مادرشون.چرا پس الان اینهمه کلاس فرزند پروری و بازی و فلان و ببسار بازم نوجوونا میخوان پدر مادرارو قورت بدن.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مطمئنی عشقه؟ترحم دارن اکثرا بخاطر پیر و ناتوان شدن والدین

خب حالا من جو غالب رو گفتم.خیلیا پیر هم نیستن ولی بازم دخترا بعد ازدواج هر روز خونه باباان و خیلی هم دوسشون دارن.ولی الان با این همه بازی و اینا چرا بچه ها هر رور گستاخ تر میشن؟؟

خب حالا من جو غالب رو گفتم.خیلیا پیر هم نیستن ولی بازم دخترا بعد ازدواج هر روز خونه باباان و خیلی هم ...

من دوست دارم والدینم رو بسیار ولی به شدددددددت هم گله‌مندم ازشون و آسیب‌های سختی به من وارد کرده‌اند...

و دیگه عاشق‌شون نیستم...

و الان هم بچه‌ها مادراشون رو دوست دارند و اشکال تربیتی اگر باشه از تربیت کردن خودمون هست

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

نه من مامانم هیچ وقت کتکم نزد 

همیشه هم صداش میزدم می‌گفت جانه مامان 

خیلی دوسم داشت می‌بردم بیرون برام طلا ست می‌خرید خوراکی همیشه هم بغلش بودم 

یا موقع خواب دستش همیشه بالش سرم بود 

الآنم خیلی دوسش دارم و بهش وابستم هنوزم ماه عزیز دلمه

💗
نه من مامانم هیچ وقت کتکم نزد همیشه هم صداش میزدم می‌گفت جانه مامان خیلی دوسم داشت می‌بردم بیرون برا ...

مامانت چند سالشه؟

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
۵۵

خدا حفظشون کنه... الهی تندرست باشند

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز