زندگیم داره بهم میخوره تورخدا بیاین

ی کلام بگم بچه بیاری کم کم درست میشه..

زیادم نقطه ضعف نشون نده 

تو زنش هستی با این طرز فکر داری جوری نشون میدید ک مقام برادرزاده ش اونقدر زیاده ک با شما برابری کنه...

بجای تنفر کم کم متوجه ش کن شما جدا اون بچه هم جدا 

عزیزم سنت کمه 

تجربه ی هم نداری حق داری 

ولی همه عمو و دایی های مجرد همینن شما هم که تازه ازدواج کردی

ب نظرم بخواطر این مسئله بچه دار نشو تو هنوز سنت کمه کلی کارا میتونی بکنی بچه ک بیاد دست و پای آدم میگیره

منم تازه ازدواج کرده بودم شوهرم دختر داداش خیلی دوست داشت منم حرصم می‌گرفت 

بعد یه سال تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم بعد که پسرم یکم جون گرفت و خودش برامون لوس کرد دیگه اصلا شوهرم نگاه به دختر جاریم نمیکنه 

حتی جاریم یه پسرم بعد دخترش آورد ولی همیشه دیگه الویتش پسرمونه

تنها راهت اینه که خودتم سعی کنی اون بچه رو دوست داشته باشی یا حداقل جلو شوهرت و جاری اینطوری نشون بده 

خیلیییی بچه و بی سیاستی واقعا خیلی زیاد ساده ای

بعد ته اونا فکر کردن تو عم واقعا لچه رو دوست داری میتونی یواش یواش شوهرتو به خودت جذب کنی وقتشو انقدری پر کنی که وقت نکنه بچه داری بکنه فقط باید صبر و حوصله داشته باشی و دختر قوی باشی تا بتونی نتیجه خوبی بگیری

بعدشم بچه دار بشی و یه مدت بعد دیگه همه چی تموم میشه 

خیلییییی به خودت سخت گرفتی اینطوری پیش بری چند سال دیگه ازت یه زن افسرده عصبی که تموم جسم و روحش  از حرص خوردن بهم ریخته و شکل پیرزناست و هم سن هاش جووون تر خوشگل تر از اونن باقی میمونه فقط عزیزم 

آرووووم باش خودتو بزن به بیخیالی 

هیچی و هرکسی انقدر خوب و ارزشمند نیست که تو بخاطرشون داری به خودت عذاب میدی و روحتون داغون میکنی 

نگاه اون الان ی سالشه بچه ی ساله شیرین و عزیزه برا همه بزرگتر بشه درست میشه یا خودتون بچه بیارین 

استارترجان شما گرفتار حسادت شدین 

و حسادت آدمو از درون میخوره

تنها راه رهایی و آرامش شما اینه که سعی کنین اون کودک رو دوس داشته باشین و بهش محبت کنین

ان شالله

ولی با این استرس و حرصی که میخوری ، نمیشی... 

خودتو بزن بیخیالی فقط باید حالت خوب باشه تا باردار بشی

دوستان پست آخرمو نگاه کنین و بگین چطوری لطف مادرشوهرم جبران کنم تا آروم بشم 

دعا نمیکنیم چون حسادت مغزتو تجزیه کرده 

حیف بچه نیست که بخاطر همچین نیت شومی بیاد به این دنیا؟

به هیچ وجه خودتو حساس نشون نده 

هر چی نشون بدی حساس تری اونم بیشتر به اون سمت کشیده میشه 

هیچی نگو 

کلا کار به کارش نداشته باش ببین چجور درست میشه 

رهاش کن

و مدام به خودت بگو اون فقط یه بچه یه سالس 

تو اگر در مواجهه با اون انقدر خودت رو بی دست و پا و بیچاره نشون بدی دور از جونت در مواجهه با مادرشوهر و خواهر شوهر دخالت گر و زن های خیابونی میخوایی چکار کنی 

خودت رو جمع و جور کن  

بچه دار بشی درست میشه،،،،بابای منم عاشق دختر بچه است ،،،از خونمون به هوای دختر خالم که کوچولو بود میرفت خونه خالم ،،،یه عالمه اسباب بازی و خوردنی براش میخرید ،،،،،دختر من که به دنیا اومد دیگه بابام پا در خونه خاله ام نزاشت ۲۴ ساعته چسبید به دختر من