خیلی داری شلوغش میکنی شما یه انسان عاقل و بالغ هستی نباید اینجوری رفتار کنی
یه جورایی داری حرصی که از جاریت داری رو سر بچه خالی میکنی ولی بازم دودش تو چشم خودت میره و جاریت عین خیالش نیست
بچه ی کو چیک شیرینه و دوست داشتنش طبیعیه حالا یکی مثل شوهر شما بچه دوست تره
بجای این واکنشهای بچه گانه سعی کن نقطه ضعف دست شوهرت ندی بجاش شما هم یه مدت روش شوهرت رو پیش بگیر به بچه محبت کن ،وقت استراحت شوهرت برو بچه رو بیار و باهاش بازی کن ،،غذای مورد علاقه ی شوهرت رو بپز سهم شوهرت رو نصف کن و نصفش رو بده برای بچه ی جاریت، گاهی وقتا شب بچه رو بیار بینتون بخوابون شوهرت رو با بچه بذار خونه بگو دوست داشتم با هم بریم بیرون ولی چون فلانی اینجاست تو مراقبش باش من یکم با دوستام میرم بیرون ،خلاصه رفتارهای شوهرت رو تکرار کن اینجوری چند تا اتفاق ممکنه بیفته اول نقطه ضعفی که دست شوهر و جاریت دادی از بین میره و جاریت نمیتونه اینجوری اذیتت کنه ،دوم به مرور شوهرت متوجه اشتباهش میشه و احتمالا خودش سعی میکنه متعادلتر رفتار کنه و سوم ممکنه جاریت احساس ترس کنه که دارید بچه رو ازش جدا میکنید و خودش مانع این وابستگی بشه بعدم که رفتار شوهرت درست شد کم کم بچه رو عادت بدید که کمتر پیشتون بمونه که اونم اسیب روحی نبینه
چون همه ی رفتار جاریت بخاطر اذیت شماست میخواد ثابت کنه که اون از طریق بچه تسلط بیشتری روی شوهر شما داره
نگران آینده هم نباش بچه ی خودت که بیاد صددرصد علاقه ی شوهرت به بچه ی جاریت کمتر میشه