من تو فامیل شوهرم غریبه ام وهمیشه مجبورم تنهایی برم توی عروسی ها فقط گاهی اوقات بعضی هاشون خانواده مم دعوت میکنن ولی بیشتر اوقات فقط خودم تنها هستم برای همین وقتی میرم داخل تالار نمیدونم کنار کی بشینم جاری هام و بقیه با خواهرشون و اقوامشون سر یه میز هستن ولی من مجبورم تنها بشینم و این خیلی برام سخته حتی گاهی اوقات دچار اضطراب میشم چون فکر میکنم اونا منو تنها میبینن تو دلشون چی میگن من خواهری هم ندارم وقتی اونارو میبینم هر مجلس دورهم هستن خیلی دلم میسوزه و میگم کاش منم جای اونا بودم
با اجازه استارتر
میشه تایپک قبل آخرم رو ( آنلاین شاپ ) رو گزارش بزنید
دوست هم نداری؟
برو کنار خواهر شوهر یا جاری هات بشین چ اشکالی داره؟
وای میفهممت🥲خواهزشوهر یا مادر شوهر چطور؟
خب پيش مادرشوهر خاهرشوهر بشين ديگه
مگه كيو بايد دعوت كنن؟
چون غریبه هستی اینطوریه
سعی کن خودت بری پیش یه نفر که راحتی باهاش
فعال باش‌کلا
🙄🙄🙄🙄این همه فامیل هست پیش یکی شون بشین خب.
همه ای عروسی های فامیل شوهر تنها میریم
مگه باید خانواده مون دعوت باشن مثلاااا یکیش مادرم دعوت باشه من بازم نمیرم پیشش زیاد
من غریب نیستم تو مجالسم ترجیح میدم با غریبه ها بشینم با خواهرشوهرا نمیشینم به جز بزرگه اونم که تو هر مجلسی نیست چون راه دوره
پیش خاهر شوهر مادرشوهرت بشین
منم ی جاریم غریبس تو جمع ها یا مهمونیا خودم کنارش میشینم و باهاش حرف میزنم تا حس تنهایی بهش دست نده واقعا حس بدیه خودتو غریبه حس کنی
من پیش مادر شوهرم میشینم اغلب یا زن عموی شوهرم اینا یا دختر عموی شوهرم یا عروس عمو های همسرم اگر اونام غریب باشن
جدی جدی میری جایی که بین اون همه آدم که مادرشوهر و خواهرشوهر و جاری میشه یکیشون برات جا نگه نمیداره؟؟؟ من یکبار مادرهمسرم با خواهرش زودتراز من وارد مراسمی شدن که من نمیشناختمشون زیاد شوهرم زنگ زد گفت بیایین دنبالش مگرنه نمیاد بالا !
امشب چقد همه مظلومنننن
وای الهی بگردم
رابطتت باهاشون خوب نیس یا مرض دارن اینجوری میکنن؟؟
میرم پس مادرشوهر ،خواعر شوهر نشد عمه زن عمو چیزی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
