همون دیگ اخه اینی ک الان تو عقد ب من تو عصبانیتش وقتی کار اشتباه کرده و من قهرم بهم میگه به کی..رم ک نمیخوری،یا ظرف نشستی ک رید.ی پس فردا میخواد چیکار کنه؟
بخدا من نمیخوام بگم خفنم یا روستا بده پایین شهر بده نه اتفاقا قبول کردم برم باهاش همون پیاین شهر زندگی کنم ولی این داشت به منی ک خونمون تو تاپ ترین منطقه بود ک خودش میگفت باورم نمیشه باتو ازدواج دارم میکنم ب منی ک از بچگیم جاهایی رفتم ک تواون توخابم نمیبینه میگفت او بلد نیستی رفتار کنی ابروی منو داری میبری ک مثلا تو خونه ی مادربزگش ک تو روستاست دستمال کاغذی من افتاده زمین،به من میگفت چه فایده نوازنده ی ارکستر سمفونیک بودنت باید جوری باشی ک یکی ازت از خونه داری میپرسه رو هوا حواب بدی حالا من تو خونه داری و غذا و اینا از سر خاندانشم زیادی بودم