آدمی که باهمه کافه میره و رستوران به جز شما برای همه هم خودش حساب میکنه(دختره) ولی به من میرسه نمیاد نمیخوام حساب کنه بخدا
با شما میاد بیرون چندین دور پیاده یه مسیر طولانی رو میره جوری که بیای خونه پاهات ورم کنه
وضع مالیشم عالی باشه برای خودش هر روز میلیونی خرج کنه(لباس و..) طوری که تو اصلا نتونی به پاش برسی و زندگیت پر حسرت باشه
بازم باهاش بیرون میرین؟
فامیله خیلی نزدیکه و امکان قطع ارتباط وجود نداره
چیکار میکنین تو این شرایط؟
کمتر باهاش رفت و امد میکنم
نه نمیرم
ادم با کسی وقت میگذرونه که باهاش حال دلش خوب باشه
چه نسبتی باشماداره
نه
با هم‌سطح خودم میرم چون تحمل ترحم دیگران رو ندارم و یکم غرور دارم
سرد برخورد میکنم و فاصله میگیرم
دخترخالت یا خودشو درشانت نمیبینه یا حسادتو میکنه یا دشمنته نگو خواهر هیچ خواهر و رفیقی اینجوری نمیکنه خیلیم خوب میتونی باهاش نری و بیای چقدر نیخای خار و خورد شی عزت نفس داشته باش توهم تلاش کن که بتونی براخودت زندگی خوبی داشته باشی درخد عالیییی هم نباشه حداقل مستقل باشی دوست و فامیل خوب تیست اگرم میخای رفاقت کنی با چهارتا ادم حسابی رفیق شو ن هرتازه به دوران رسیده عقده ای خیلی برات ناراحت شدم
به خدا اعصابم بهم ریخته جلو چشمم نزدیک ۴ پول یه مانتو داد
بعد اگه قدیم بود ما یه تیشرت ارزون قیمت میخریدیم وفتی باهاشون بیرون بودیم
مادرش نفرینمون می‌کرد که چرا برای این نخریدیم به ولله که نداشتیم وگرنه کم خونه ما نبودن و استفاده نکردن
