2777
2789

چند وقت پیش خونمون مهمونی بود که واسم خیلی مهم بود

(جمع خانواده پدری و مادری)

مهم از این لحاظ که به دختر عموم پیشنهاد ازدواج داده بودم و به خاطر اپن بودن خانواده مادریم و یه مقدار اختلاف فرهنگمون و یه سری مسائل دیگه مثل مهاجرت و اینا ردم کرد، از طرفی مخالفت پدرم واسه ازدواجم و...

واسم مهم بود که این مهمونی چطور پیش میره که بتونم نظر دختر عموم رو جلب کنم بهش ثابت کنم میتونم اونی باشم که دوس داره

ولی امان از دختر خالم که هرکاری میکنه منو از چشم نگار بندازه

اون شبم زود تر همه ی مهمونا اومدن و به خاطر تیپ مزخرفش باهاش بحثم شد و خالم بدش اومد و خاستن برگردن که مادرم جلشونا گرفت و گفت تیپ بقیه به تو ربطی نداره

بعدم بدهکار شدیم و مجبور به معذرت خواهی و دیگم جرات حرف ندارم

بحث اینجاست

تیپش به من مربوط نیس . آیا آویزون بودنش،این که اتاق منو قسمتی از بخش عمومی خونه میبینه واسه خودش، این که جلو بقیه جوری رفتار کنه که انگار چیزی بینمون هست هم به من ربط نداره؟ 

از طرفی هم دیگه بعد اون بحث به احترام خاله جرات ندارم با هاش بحث کنم 

دارم از دستش دیونه میشم 

نمیدونم چطور بی سر د صدا و بی احترامی کاری کنن دمشون بزاره رو کولش یا یکم به خود بیاد

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

میتونی خیلی سرد برخورد کنی

مثلاً صدات کرد اصلا جوابشو ندی 

نخندی روتو بکنی اونور نگاهش نکنی

من از پسر داییم بدم میومد چون با کاراش یه کاری کرد پشتم حرف بزنن 

ب خاطر همین خیلی بد باهاش برخورد میکنم ک هم خودش فهمید هم اطرافیان

میتونی خیلی سرد برخورد کنیمثلاً صدات کرد اصلا جوابشو ندی نخندی روتو بکنی اونور نگاهش نکنیمن از پسر د ...

 میگم که خودشو زده به خاب 

نمیدونم چی تو ذهنش میگذره

بابا مستقیم باهاش حرف زدم  ، میگه تو مثل داداشمی 

میگم من مثل داداشت نیستم چون شاید پیش داداشت بتونی با هر تیپی بیای دستشو بگیری بغلش کنی ولی من نه 

سکوت میکنه ،بعدم کار خودشو ادامه میده

میگم که خودشو زده به خاب نمیدونم چی تو ذهنش میگذرهبابا مستقیم باهاش حرف زدم ، میگه تو مثل داداشمی م ...

دقیقا مثل پسر داییه من که از رو نمیره 

هی میخواد باهام حرف بزنه سر به سرم بذاره

ولی من چی؟سگ محلش میکنم 

اینجوری حداقل اطرافیان میفهمن که من ازش خوشم نمیاد

توام هر وقت اومد باهات حرف بزنه خیلی سرد و کوتاه جوابشو بده

اومد نزدیکت پاشو برو یه گوشه 

خواست بغلت کنه فاصله بگیر ،کاری نداره 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792