به خدا داغون دارم میشم نه ساله ازدواج کردیم شوهرم سه ماه بعد از عقد گفت بهت علاقه ندارم من میخاستم بهم بزنم عقد رو ولی نزاشت بعد از عروسی هم باهام سرسنگین بود حتی یه بار قهر کردم با وساطتای بیجای مادرش برگشتم سه ماه بعد باردار شدم ولی همیشه بحثمون که میشه میگه من به خاطر بچه هاست وگرنه ...موندم بمونم تو این زندگی یا برم ؟؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اونجایی ک بینیت گوشتی میشه یکم با یه برسه کوچیک مثل شوت سایه تیره کن و محوش کن سایه ایجاد کن که خطای دید ایجاد کنه بعد روی تیغه ی بینیتو با کانسیلره روشن یا هایلایتر یکمم روشن کن
واقعا آدمو امیدوار میکنین خدا کنه همینطور باشه که میگین به هر حال دلمم نمیاد که دخترام گرفتار نامادری بشن حاضرم عمرمو بدم ولی دخترام یه ذره اشک گوشه چشماشون نشینه
دوستان ممنون از نظرات خوبتون واقعا آدمو امیدوار میکنین خدا کنه همینطور باشه که میگین به هر حا ...
عزیزم خودتو نگران نکن. طلاق چیز منفوری هست. من خودم طلاق نگرفتم ولی از نزدیک شاهد طلاق کسی بودم واقعا منفوره و وحشتناک. هیچوقت به طلاق فکر نکن. آدم موفق زندگیشو میسازه نه اینکه زندگیتو تحویل کسی دیگه بدی. مردا راه حل پیچیده ای ندارن. باهاش رفیق تر باش. سنگ که نیست. اونم یه آدمه.