دختر عموی همسرم ۹ ماهه که ازدواج کرده امروز زنگ زدم حاله مادرشوهرم که سرما خورده بود بپرسم بعد گفت زنگ بزن هم به مامانش هم به خودش تبریک بگو در حالی که من ی سالی میشه با دختر عمو همسرم بحثم شده و زیاد با هم گفت و گو نداریم من یک ماه مریض بودم به کل هیچکدوم بهم زنگ نزدن با اینکه میدونستن ولی من بهشون واسه عمل کردناشون فوت اقوامشون زنگ میزدم مادرشوهرم خوبه اینطوری که به من میگه زنگ بزن و اینا به اونا هم بگه حداقل منو یکمی بالا ببره توقع ندارم ازشون ولی زور بهم اومد از حرفش
اینم بگم که با دختر عمو همسرم تفاوت سنی زیادی نداریم خیلیییی آدمای دو رو حرف درار و با سیاست و حسودههههه
شما بگو باشه و بعد نزن
من باشم زنگ نمیزنم خوبی یک طرفه نمیشه❤️
بمادرشوهرت چ ربطی دارع ت ب کی زنگ بزنی یا نزنی
زنگ نزن
هوووف ول کن حوصله داری دخترعموی شوهر چکاره تویه
بگو باشه ولی نزن
بگومیخواست دعوت کنه اونجابهشون‌تبریک میگفتم
دارم فکر میکنم آخرین بار دختر عموی شوهرمو چند سال پیش دیدم 🤣🤣🤣🤣 فکر کنم خانواده ماها سردن🫤
چ مادرشوهرت بیکاره
اصلا چرا با فامیل همسر اینقدر قاطی میشین؟!
من به مادرشوهرم هم زنگ نمیزنم،جایی ببینمش خوشرو و خوبم ولی در طول سال صمیمیتی ندارم باهاش.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
