2777
2789
عنوان

تو این تاپیک قراره فقطططط بخندیما بدویین بیایین😁🤣

| مشاهده متن کامل بحث + 8436 بازدید | 202 پست

فکرم خیلی درگیر بود میخواستم برای صبحانه چای درست کنم تو حمام دنبال فلاسک چای میگشتم، بعد به خودم گفتم من اینجا چیکار میکنم اخه 

بالشت رو به زور داشتم میکردم داخل یخچال. موقعی به خودم اومدم که برام سوال شده بود چرا بالشت تو یخچال جاش نمیشه  

وقتی فکرم خیلی  مشغوله ایجور میشم 😑


🤣🤣🤣🤣🤣🤣خدا بیامرزه مادربزرگتو

مرسی🤣🤣🤣🤣

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه چیز دیگه رفته بودم با خواهرم و دخترش فرم مدرسه ی دخترش و از تولیدی بگیریم بعد من گیش پاشنه بلند پ ...

منم ی بار افتادم برا اینکه ضایع نشم همونجا نشستم🤣🤣🤣

چرا نمیفهمین؟کاربری دست ۲نفره خب؟ یکیشون درس میخونه یکیشون فااال میگیره 

ای مردم با این 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

ما رو فقطططط فرض کن تو اون لحظه 🤣

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐
منم ی بار افتادم برا اینکه ضایع نشم همونجا نشستم🤣🤣🤣

خداااا🤣🤣🤣😁

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐
فکرم خیلی درگیر بود میخواستم برای صبحانه چای درست کنم تو حمام دنبال فلاسک چای میگشتم، بعد به خودم گف ...

من داشتم صبحانه میخوردم همزمان گوشی دستم بود داشتم چک میکردم بجا اینکه ساندویچو بزارم دهنم داشتم نگاهش میکردم گوشیو گاز زدم بجاش🤦🏻‍♀️🤣🤣

یبارم با مانکن جلو مانتو فروشی سلام علیک کردم

منم وای🤦🤦🤦🤦🤣جالب اینجاس که فروشنده نگو شنید برا این که من ضایع نشم ،اون جوابمو داد ،بیشتر رفتم تو زمین 🤦

هنگامی که دری به روی انسان بسته می‌شود، بلافاصله در دیگری باز میشود... اما انقدر به در بسته خیره می‌شویم که در باز شده را نمی‌بینیم🔐

یه بارم فکر کنم ۱۰ سالم اینا بود تو بازار شلوغ دویدم رفتم دست بابامو دو دستی سفت چسبیدم یکمم راه رفتیم بعد که به خودم اومدم دیدم دست یه مرد دیگه رو گرفتم وای مرده خودش سرخ شده بود از خنده آبروم رفت🤦🏻‍♀️🤣🤣🤣🤣بخدا دستش شبیه دست بابام بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز