خواهرم 4ماهه نامزده .منم بچه 11ماهه دارم میذارم پیش مامانم میرم سر کار دو ماهه میرم سر کار. شوهرم خواهرم که میاد خونه مامانم شام. ما هم خیلی از مواقع می ریم.شوه. خواهرم هم هفته ای یه بار می‌ره ما هم. دیروز پسرم تاز شیر خورده بود مامانم یه دونه انگور گذاشت دهنش . ما داشتیم شام میخو دیم . بعدش پوست انگور چسبید یه سقف دهانش پسرم شیرشو بالا آورد .یه خرده بالا آوردنش بالا بود. بعدش خواهرم همش میگه دیروز پیش شوهرم آبروم رفت من میرم خونه اونا خیلی احترام میذارن . چایی میارن فلان میکنن. شوهرم من اومدنی پسرم منو میگه همش شلوغ می‌کنه هیچ معلوم نمیشه چی به. چی هستش. گاهی میگه مامانم بچه نگه می‌داره ما نمی‌توانیم خرید کنم ال کنیم با کنیم.
نفهمیدم چی نوشتی
خب بچه اس دیگه آبروریزی پیه
حتی بزرگ هم باشه به هرحال ممکنه حال آدم بد باشه
چقدر بدم میاد از این دخترایی که فکر میکنن نامزد و خانواده نامزد خدان
چیین بابا هی هندونه میذارن زیر بغلشون
یخورده پیچیده گفتی
عزیزم چرا پرستار نمیگیری؟
وا خب حالا اونم یکم از ناراحتیش گفته این که پدر درآوردن نیست چقدر بزرگش میکنین ....حالا زحمت بچه شما رو دوش مادرتون هست اونو نمیگی!!!!!
خوب همیشه همزمان باهاشون نرین شاید آرامش میخوان
عزیزم به نظر میاد شما همیشه خونه مادرت باشی
عواقب سر کار رفتنت رو خواهی دید
بگو خواهر جان فردا خودتم بچه دار میشی بچه داری خودتم میبینیم بعد هم اگر کسی باید ناراحت باشه مادرتون هست این قضیه به خواهرت ربطی ندارند بره با شوهرش خرید کنه اگر مادرتون از نگهداری بچه اذیت هست قضیه فرق می‌کنه
اونروز عقد پسر خالم خانم و آقایون میرقصن رفته نشسته پیش شوهرش تموم نمیخوره میگه چه معنی داره مختلط میرقصین . به منم میگه نرو قاطی نشو شوهرم هم برگشت گفت پیش داییشه دیگه غریبه نیست که. بعدش میگه توبلند میخندی شوهرم میگه ابجیت چرا با صدای بلند می‌خنده.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز