خواهرم 4ماهه نامزده .منم بچه 11ماهه دارم میذارم پیش مامانم میرم سر کار دو ماهه میرم سر کار. شوهرم خواهرم که میاد خونه مامانم شام. ما هم خیلی از مواقع می ریم.شوه. خواهرم هم هفته ای یه بار میره ما هم. دیروز پسرم تاز شیر خورده بود مامانم یه دونه انگور گذاشت دهنش . ما داشتیم شام میخو دیم . بعدش پوست انگور چسبید یه سقف دهانش پسرم شیرشو بالا آورد .یه خرده بالا آوردنش بالا بود. بعدش خواهرم همش میگه دیروز پیش شوهرم آبروم رفت من میرم خونه اونا خیلی احترام میذارن . چایی میارن فلان میکنن. شوهرم من اومدنی پسرم منو میگه همش شلوغ میکنه هیچ معلوم نمیشه چی به. چی هستش. گاهی میگه مامانم بچه نگه میداره ما نمیتوانیم خرید کنم ال کنیم با کنیم.