دوستان خیلی خستم😔از شرایطی ک توشم از وضعیت خودم،من خیلی عصبی ام😭😭خیلی کم حوصلم، من یه دختر دوساله و نیمه دارم،هروقت میریم پیش بردارزاده هام همش شروع میکنه ب گریه کردن و گیردادن ب اونا و بهونه گرفتن😭همش میگه چرا اینا فلان چیزو برداشتن باید من بردارم، چرا این کارو کردن باید من بکنم، چرا مامان جون ب اونا آب داد نباید بده، 😭😭😭بخدا دیووووونه شدم کمکم کنین خواهرانه😭😭😭بعد چی برام زور داره ک برگردن بگن تنهاس بچه نمیبینه دیدنی ام نمیتونه ارتباط برقرارکنه😭😭چه غلطی کنم چیکارکنم آروم شم کاری ب کارش نداشته باشم، یاچیکارکنم اخلاق خودش بهترشه، دلم میخواد یه مادر بیخیالی شم😭😭😭کمک کنین راهنماییم کنین،انقد دعواش کردم کلی گریه کرده تهدیدش کردم گفتم دیگ نمیبرمت پیششون 😭😭حالا اقدام کردم به بارداری فقط برااینکه از این تنهایی دربیاد فک نکنه هرچی ک تو دنیا هس مال اینه 😔😔وگرنه من حوصله خودمم ندارم، کمکم کنین توروخدا، یه راهی بزارین پیش روم
پیش مشاوره برو عزیز
به این فکر کن دخترت تو دنیا دلسوز تر از تو نداره کسیو...
اینطوری تصور کنی یکم اعصابتو آروم میکنی مبادا دخترت رنجیده بشه...منم مثل شما میشم گاهی
عزیزم درکتون میکنم شما تقصیری ندارین ،بنظرم بهترین تصمیم رو گرفتین
ببخشید شما مشخصه حوصله بچه نداری وگرنه نود درصد بچه ها توی این سن همبن هستن باید حوصله کرد
اونوقت با اقدام به بارداری داری یه مشکل به مشکلاتت اضافه میکنی
عزیزم اون بچه س کاراش طبیعیه تو داری خیلی واسه خودت گنده ش میکنی.چندوقت نبرش اونجا خودتم اعصابت آروم بشه.بعداینکه مطمئنی بابچه ی دوم واقعا شرایط بهترمیشه؟خودت بیشترمنطورمه.ببرش شهربازی پارک مگه فقط بچه تودنیا برادرزاده هاتن
چقدر شبیه منی ،خسته و عصبی و کم حوصله ...
دخترم سه سالشه منم تو اقدامم فقط برای تنهایی دخترم .
اخه همین هستن ک،باید حرف شنوی هم داشته باشن من تو خونه حرف میزنم باهاش تو ماشین قبلش میگم آروم باشیا گریه نکنیا فلان و فلان، میگه باشه دوباره تکرار میکنه، بخدا سگ شدم دیگ حاضرم هرکااااااری کنم فقط این آروم شه فقط گریه نکنه هرچی ام میخواد بخواد ولی با گریه حرف نزنه
منم فکرشو میکردم ظهری، میگفتم از توجه زیاده فکر میکنه مالک همه چیزه ، منم حساسم زیادی وقتی یه بچه دیگه باشه فکرم میره روی اون جدیده و دست از سر این طفلی برمی‌دارم یه کم نفس بکشه .انقدر امر و نهی کردم گستاخ شده قابل کنترل نیست
گلم داری راجبه بچه ی۲ساله حرف میزنی.اون اتفافا الان تو سنیه ک میخواد لج کنه وگوش نده.توانقد باید صبوری کنی ک ازت یادبگیره.اینکه میگی قبلش باهاش اتمام حجت میکنی وگوش نمیده ببخشبد واقعا خندم گرفت چون یه اخلاقه خیلی طبیعیه بین بچه ها.اصلا رو قولشون حساب بازنکن.فقط هرچی تو بیشتر زوم کنی و حساس بشی اون بدترمیکنه
عزیزم به یه بچه هفت یا هشت ساله هم قبل مهمونی هزار بار توضیح بدی که فلان رفتار یا کار رو نکن بازم یا فراموش میکنه یا به خاطر شیطنتش حرفاتو نادیده میگیره از یه بچه دوساله چه انتظاری داری ......... توی خونه کم تر به خواسته های نامعقولش بها بدین ،....من نمیگم بچه دوم نیار ولی وقتی بی حوصله هستی و فقط فقط انگیزت ساکت کردن و آروم کردن این بچت هست بچه نیار کار عاقلانه ای نیست چون دختر بعد از بچه دوم ممکن حساس تر و لجباز تز هم بشه
چجوری صبور باشم تو بگو، چیکارکنم فک کن منم خواهرتم راه حلش چیه چجوریه؟ بخدا دوس دارم مث زنه داداشم بشم بچه هاش زمین و آسمونو ب هم بریزه ب خودش یه تکون نمیده میبینه دخترمن گریه میکنه ب خاطر چیزی ک بچه هاش گرفتن دستشون یه بلند نمیشه کاری کنه،منم مجبورم اونا لج میکنن بچه خودمو دعوا کنم ک نخواد و گریه نکنه،بچه هاش شلوغ میکنن ته تهش اینه ب داداشم بگه پاشو کار خودته همییییین، من حرص میخورم از اینکه اونا بیخیالن منم آدم عصبی
