راستش نمیدونم چطور بگم من بهش خیلی شک دارم و یه اخلاقای خیلی بدی داره مثلا از گذشته حرف میزنه بعضی موقع بعد میگه شوخی میکنم یا میگه کاش مجرد بودم
کلا وقتی با هم ازدواج کردیم گذشتشو از گوشیش پاک نکرده بود یعنی هزارتا شماره بود و عکس و اینجور چیزا
یعنی یه زنی تو گذشتش بوده که رابطشون جدی بوده کمی و حتی تو عکسای خانوادگیشونم بود اما نمیدونم چرا جدا شده بودن
بعد اینکه وقتی ما نامزد بودیم هم باهاش صحبت کرده چندباری من اینو بعد از یکسال فهمیدم که تو گوشیش بهش پیام داده بود زنگ بزن با هم حرف بزنیم سر این قضیه کلی دعوا کردیم باهم و من گفتم که تو به مت یجورایی خیانت کردی اما گف نه اینطور نبوده و من بازم گذشتم و همش حس میکنم قراره که بهم یروز خیانت بشه