انگار مغزمون اون لحظه دست خودمون نبود الان همه اش ميگم ما چطور انقد احمقانه رفتار كرديم ؟
امشب داشتيم برميگشتيم خونه تو راه يه ماشيني به همون گفت چند وسيله دارم دارم ميرم شهرمون بيايد ببنيد ب درد تون شايد خورد ديديم وسايل برقيه همسرم گفت نه من تو كارتم نيس و اين مقدارم لازم دارم گفت وسايلا خارجيه اوردم نو و آكبندن خيلي خيلي حرف زد همه رو ميدم ٢٠ تومن بعد كردش ١٦ تومن همسرم بهم گفت ١٦ تومن ميارزه بردارم ؟ منم گفتم نميدونم بردار
موقع كارت كشيدن كارتم كار نكرد رفتن باجه نزديك خونمون زنگ زدم همسرم گفتم پول نده من پشيمون شدم بيا بگو وسايلاتو ببر همسرم روش نشد گفته خانم پشيمون شده و نميدونم چي گفته همسرم ١٠ تومن بهش داده