من یه خواستگاری دارم چندمدته که دوسم داره و همش زنگ میزنن بیان خواستگار الان داریم اشنا میشیم ولی تلفنی حرف میزنیم تا حالا بیرون نرفتیم قراره خواستگار بیان خانوادش خیلی ادم خوبیه خودشم خوبه اخلاقش ولی هرچی دهنش میاد رو میگه مثلا داشتم میرفتم ازمون رانندگی بهم گفت جوری بشین پشت فرمان با اعتماد به نفس که انگار قراره چندنفر واست بخورن من خیلی ناراحت شدم ولی به روم نیاوردم خجالت کشیدم بگم ولی دیروز گفتم بهش گفتم این یعنی چی گفت همینطوری گفتم جو عوض بشه وگرنه تو قراره فقط مال من باشی خیلی نکرانم نکنه اختلال اینا داشته باشه فانتزی مانتزی