خودم ک از صبح ساعت ده آرایشگاه بودم رفتم موهامو رنگ و لایت کردم بعد از مدتها
ساعت ۶عصر اومدم خونه تمیز کاری خونه و شام درست کردم و میوه و دمنوش اماده کردم دیگه از خستگی رو به موتم اومدم دراز شدم
شما چیکارا کردین؟؟
منم دیگه دارم میرم به سمت دراز کش و خاموشی
خداروشکر خوب گذشت
یعنی عادی
تا ظهر خوابیدم
یکم خونه مرتب کردم
همسرم اومد ناهار خوردیم
غروب با پسرم اومدم ویلامون
همسرمم جایی کار داشت شام گرفته داره تازه داره میاد بخوریم
با سرگیجه و حال روحی نامناسب
مبارکه و خداقوت
منم صبح دو اداره رفتم‌کارم راه نیفتاد از اونور برگشتم خونه صبحونه چای شیرین بخورم سر خوردم کتری و قوری افتادن رو دست و پام سوخت البته خداروشکر خیلی عمقی نبود و بخیر گذشت ولی خب ب دردسر افتادم بعدشم مدرسه دخترم جلسه رفتم و الانم خواب
ساعت ۷ رفتم ازمایش و سونوی گردن. ۸ خونه بودم تا ۲ ظهر خوابیدم. انقد که درد داشتم، عصر سالت ۵ تا ۸ کلاس زبان و اومدم خونه و باز درد. همسرم اومدو شام اورد و الانم به زور قرص دردم ارومتر شده
رفته بودم جهزیه بخرم با فروشنده دعوام شد🤧🤧🤧
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
