من
دوساله هر کار کردم بدتر شده الانم یک هفتس سر مادرش سردیم باهم و دعوای بدی کردیم امروز رفتیم سرخاک پدرش گفتم هعی یه روزم میای اینجا روی قبر من اب میریزی...هیچی نگفت باورت میشه یه خدایی نکرده نگفت بهشم که گفتم گفت تو خودت میگی تو قبر باشی و من روش اب بریزم مگه من چی گفتم...ببین با این حرفش از چشمم افتاد با تموم دوست داشتن و حسی که بهش داشتم برام مرد...گرچه از درون دارم داغون میشم ولی منو امروز واقعا کشت💔